ونتونز...بوم نقاشی..آرتااا

پاشد رفت و یه حرف نزد

پشتشم نگاه نکرد و دیگه برنگشت

نیا حتى نکن یه دقیقه تو وقت تلف

منم فک کن کبوترم دیگه پَر زدم

با اینکه رسیده دیگه روز برف بازى

بریم بیرون بکنیم یه گوله پرت ماشین

ترجیح میدم از این به بعد توو دلم باشى

پس میکشمت من روى این بوم نقاشى

دیگه به تو ربط نداره نه

اگه بودم هر جاىِ شهر

یا تو میرى برنامه شب

کنارته چند تا پسر

میشناسنت اندازه من

این که چقدر اخلاقت بده

میکنى هى دعوا یه سره

پشت سرِ هم یادت هست

خواستى تووى چشم باشى

عین اون لنز که تو دارى

از هر رنگ بیبى فرق نداره

من ببینم چشمتو آبى سیاه قهوه اى سبز

عشقشو دارى هنوز بچه اى اه

پیکِ تو خالى میرى مست بشى فقط

کاش این دیوونه بت زنگ نمی زد

کاش میرفت و برنمیگشت

برنمیگشت

[کروس]

میشه غرق شد با اینکه آبى نیست توو رنگ چشم تو

پوستت سبزه مثل گل موهات سیاهىِ شب

مست شرابىِ لبات فقط سیگار میکشم

رو این بوم نقاشى

بیا رنگامون شه قرقاطى

بیا باز تو این کوچه برگا ریخت

بیا رسیده روز برف بازى

من و این بوم نقاشى

لعنتى مگه دوسِت کم داشتیم

بیا باز رو این گونه اشکا ریخت

بیا رسیده روز برف بازى