در حال بارگذاری ویدیو ...

من معمولی نبودم79

۰ نظر
گزارش تخلف
A
A

+اون یکی خونه رو گرگینه ها محاصره کردن..
-خوب چرا فرار می کنیم
+چون اگه باهاشون بجنگیم ممکنه برن به پلیسا بگن دستگیرمون کنن
-چرا میان؟
+چمیدونم هر چندسال یه بار میان یه طعمه بگیرن و برن
-و امسال هم منو میخوان
+اره ولی این چشم سبزه نمیذاره..
-امید وارم
+باش
ناربلا به انتونی گف:هوی...نکبت چشم سبز پاشو:|
-بیدارم...خفه شو تا گردنت مث مال اون نشده...
+زر نزن باو من خواهرتم
-من خواهر غیر خواهر نمیشناسم
+ههه مثلا چی کار میکنی؟
-از اون بپرس...
+خفه دارم از تو میپرسم
-ناربلا میام میزنم میترکونمتاا...
+هه بیا ببینم
انتونی برگشت و اول به من نگاه کرد...ولی بعدش با چشمای عصبانی  به ناربلا نگاه کرد... گردنشو گرف گفت :خفه میشی یا خفت کنم...
+هههه زر مفت نزن باو تو منو نمی کشی
-نمی کشم یکاری می کنم خودت خودتو بکشی
+مث بقیه؟
-هه اره
+تو واسه اونا لولویی واسه من هلویی... 
و دست انتونی رو گاز گرفت اما انتونی خیلی ساده کله ناربلا رو برد عقب و با چشای قرمز نگاش کرد... گردشو ول کرد...و دستشو گرف و نگاه کرد...دست ناربلا تو دست اون خیلی کوچیک بودن...
-اگه گازش بگیرم دندونام از اون طرفش میزنه بیرون..خیلی هم درد داره ولی مشکل خودته...اها راستی تو کم خونی هم داری..
+هرغلطی هم که کنی بازم من چیزیم نمیشه
به من نگاه کردو گف :یه بار یکی اینو بهم گف ولی نتیجه خوبی ندید....
خیلی از این حرفش خجالت کشیدم..
+من اون نیستم..
دستشو گاز گرفت خیلی خیلی محکم.... ناربلا سعی می کرد که جیغ و داد نکنه و ساکت باشه.....ولی نتونست و اخرش جیغ زد...و گفت:بسه بسه بسههه روانیی
سعی کرد دستشو ببره کنار ولی نتونست... یکم بعد انتونی دندوناشو اورد بیرون و گفت:نمی دونستم انقدر خوش مزه ای.... بعد دستشو گرفت و بردش روی صندلی جلو و روی پاش نشوندش...و گفت:اخیی اجی کوچولو چقدر لوسی... تازه اولش بود...
-خرر تو که انقدر وحشی نبودی
+الان هستم
من به رفتم بغل صندلی بن و بهش گفتم:این دوتا رو از هم جدا کنن
-ناربلا حقشه خودش دعوا رو شروع کرد...
+اخه...
-ساکت شو اگه نمی خوای جای اون باشی
دیدم که بن کای نمی کنه..پس منم تصمیم گرفتم دخالت نکنم و فقط گوش کنم....
انتونی موهای ناربلا رو زد کنار و گفت:بوی خوبی هم میدی...
-نکن پسره ی هیز
+هه
+خیلی هم سفیده...جای یه گازم نیس...فک نکنم کسی تاحالا گازت گرفته باشه...مث اولای انا میمونه...خودش زد

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

من معمولی نبودم79

۶ لایک
۰ نظر

+اون یکی خونه رو گرگینه ها محاصره کردن..
-خوب چرا فرار می کنیم
+چون اگه باهاشون بجنگیم ممکنه برن به پلیسا بگن دستگیرمون کنن
-چرا میان؟
+چمیدونم هر چندسال یه بار میان یه طعمه بگیرن و برن
-و امسال هم منو میخوان
+اره ولی این چشم سبزه نمیذاره..
-امید وارم
+باش
ناربلا به انتونی گف:هوی...نکبت چشم سبز پاشو:|
-بیدارم...خفه شو تا گردنت مث مال اون نشده...
+زر نزن باو من خواهرتم
-من خواهر غیر خواهر نمیشناسم
+ههه مثلا چی کار میکنی؟
-از اون بپرس...
+خفه دارم از تو میپرسم
-ناربلا میام میزنم میترکونمتاا...
+هه بیا ببینم
انتونی برگشت و اول به من نگاه کرد...ولی بعدش با چشمای عصبانی  به ناربلا نگاه کرد... گردنشو گرف گفت :خفه میشی یا خفت کنم...
+هههه زر مفت نزن باو تو منو نمی کشی
-نمی کشم یکاری می کنم خودت خودتو بکشی
+مث بقیه؟
-هه اره
+تو واسه اونا لولویی واسه من هلویی... 
و دست انتونی رو گاز گرفت اما انتونی خیلی ساده کله ناربلا رو برد عقب و با چشای قرمز نگاش کرد... گردشو ول کرد...و دستشو گرف و نگاه کرد...دست ناربلا تو دست اون خیلی کوچیک بودن...
-اگه گازش بگیرم دندونام از اون طرفش میزنه بیرون..خیلی هم درد داره ولی مشکل خودته...اها راستی تو کم خونی هم داری..
+هرغلطی هم که کنی بازم من چیزیم نمیشه
به من نگاه کردو گف :یه بار یکی اینو بهم گف ولی نتیجه خوبی ندید....
خیلی از این حرفش خجالت کشیدم..
+من اون نیستم..
دستشو گاز گرفت خیلی خیلی محکم.... ناربلا سعی می کرد که جیغ و داد نکنه و ساکت باشه.....ولی نتونست و اخرش جیغ زد...و گفت:بسه بسه بسههه روانیی
سعی کرد دستشو ببره کنار ولی نتونست... یکم بعد انتونی دندوناشو اورد بیرون و گفت:نمی دونستم انقدر خوش مزه ای.... بعد دستشو گرفت و بردش روی صندلی جلو و روی پاش نشوندش...و گفت:اخیی اجی کوچولو چقدر لوسی... تازه اولش بود...
-خرر تو که انقدر وحشی نبودی
+الان هستم
من به رفتم بغل صندلی بن و بهش گفتم:این دوتا رو از هم جدا کنن
-ناربلا حقشه خودش دعوا رو شروع کرد...
+اخه...
-ساکت شو اگه نمی خوای جای اون باشی
دیدم که بن کای نمی کنه..پس منم تصمیم گرفتم دخالت نکنم و فقط گوش کنم....
انتونی موهای ناربلا رو زد کنار و گفت:بوی خوبی هم میدی...
-نکن پسره ی هیز
+هه
+خیلی هم سفیده...جای یه گازم نیس...فک نکنم کسی تاحالا گازت گرفته باشه...مث اولای انا میمونه...خودش زد