در حال بارگذاری ویدیو ...

خلاصه ای از از رمان سرنخی در آلبوم قدیمی و مسابقه با زمان تا با موضوع آشنا بشید -بخوانید بعد لایک کنید-بیاین لطفا توضیحات

۲۸ نظر گزارش تخلف
*Sama*
*Sama*

با توجه به نظرات در پست قبلی دو تا موضوع انتخاب شد که هردو مساوی بودند
اینم خلاصه از رمان ها بعد بگید کدومو می خواهید هر کدوم که رای بیشتر آورد اونو میزارم
سرنخی در آلبوم قدیمی
ملیس محو صدای زیبای ویولن بود که گریه زنی توجه او را به خود جلب کرد. او برگشت و پیرزنی را دید که اشک از چشمانش جاری است،اما ملیس چیز دیگری هم دید،دزدی که کیف جواهر نشان زن را دزدید و دور شد
تعقیب دزد آغاز ماجراهایی بود که ملیس را به خانه ی خانم استراترز کشاند و او درگیر حل معمایی جدید کرد.عروسک ها و کولی ها با رفتارهای عجیب و آلبوم های قدیمی سرنخ هایی بودند که ملیس برای حل این معمای پیچیده دنبال می کرد
مسابقه با زمان:
ند(پسر)دوست ملیس،همراه دوستانش مشغول ساخت فیلمی ترسناک در عمارتی قدیمی است و ملیس قرار است بازیگر این فیلم باشد. اما گویا این کار کارآگاه جوان باهوش را مشغول نکرده است و پرونده هایی سر راهش قرار میگیرد که باید گره از معمایشان باز کند
در یکی از زمین های مجاور،اسبی گرانبها به سرقت رفته است و ملیس در جست و جویش در می یابد که صاحب اسب دشمنان فراوان دارد. ماجرای دیگری هم ذهن ملیس را درگیر کرده است؛طی ساخت فیلم شخصی تلاش دار در کار فیلمسازان اخلال کند. وقتی آتش سوزی می شود ملیس به این نتیجه می رسد که باید دست به کار شود

نظرات (۲۸)

Loading...

توضیحات

خلاصه ای از از رمان سرنخی در آلبوم قدیمی و مسابقه با زمان تا با موضوع آشنا بشید -بخوانید بعد لایک کنید-بیاین لطفا توضیحات

۲۴ لایک
۲۸ نظر

با توجه به نظرات در پست قبلی دو تا موضوع انتخاب شد که هردو مساوی بودند
اینم خلاصه از رمان ها بعد بگید کدومو می خواهید هر کدوم که رای بیشتر آورد اونو میزارم
سرنخی در آلبوم قدیمی
ملیس محو صدای زیبای ویولن بود که گریه زنی توجه او را به خود جلب کرد. او برگشت و پیرزنی را دید که اشک از چشمانش جاری است،اما ملیس چیز دیگری هم دید،دزدی که کیف جواهر نشان زن را دزدید و دور شد
تعقیب دزد آغاز ماجراهایی بود که ملیس را به خانه ی خانم استراترز کشاند و او درگیر حل معمایی جدید کرد.عروسک ها و کولی ها با رفتارهای عجیب و آلبوم های قدیمی سرنخ هایی بودند که ملیس برای حل این معمای پیچیده دنبال می کرد
مسابقه با زمان:
ند(پسر)دوست ملیس،همراه دوستانش مشغول ساخت فیلمی ترسناک در عمارتی قدیمی است و ملیس قرار است بازیگر این فیلم باشد. اما گویا این کار کارآگاه جوان باهوش را مشغول نکرده است و پرونده هایی سر راهش قرار میگیرد که باید گره از معمایشان باز کند
در یکی از زمین های مجاور،اسبی گرانبها به سرقت رفته است و ملیس در جست و جویش در می یابد که صاحب اسب دشمنان فراوان دارد. ماجرای دیگری هم ذهن ملیس را درگیر کرده است؛طی ساخت فیلم شخصی تلاش دار در کار فیلمسازان اخلال کند. وقتی آتش سوزی می شود ملیس به این نتیجه می رسد که باید دست به کار شود