جک خندان *بخش بیست و یکم * بخدا انقد طولانی نبود#-@
ایساک سعی کرد که این مسخره بازی وحشیانه رو راحت
تموم کنه بنابراین با یه ایس پک که اونو تو کاسه ی چشم پیر زن فرو کرد، تمومش کرد.
بعدش یک دختر بچه ی کوچیکی رو اورد که مجبورش کرد
دستشو تو شیشه ی شکسته بکنه و از شکمش به عنوان کیسه بوکس استفاده کرد
***
هر هفته که میگذشت روح های بدشانس بیشتری قربانی میشدن و اتاق وحشناک گروسمن رو مشاهده میکردن(لقبی که برای اتاقش گذاشته بود) و شخصیت ایساک بیشتر
تاریک و سادیست(کسیکه از زجر دیگران لذت می بره)میشد
و جک خندان هم درحال فاسد شدن بود. این روند ادامه داشت تا اینکه یک شب خیلی سرد در ماه دسامبر
نظرات