در حال بارگذاری ویدیو ...

زندگی قبلی کانگ دنیل + ترجمه فارسی در توضیحات

۷۴ نظر گزارش تخلف
⏺ⒶⓇⓂⓎ Ⓡⓞⓞⓜ⏺مهسا⏺خونه امید آرمی ها⏺❌ همه لایو ها و برنامه های اخیر بعد از ترجمه قرار خواهند گرفت❌

دنیل یک جزیره میبینه ولی داخل اون نیست ، از بالا اونو میبینه. وارد جزیره میشه. اون انسانه و مَرده ولی نه این دنیلی که الان هست. اسمش "وین" هست. یه مرد حدود ۳۰ سال. با خواهرش زندگی میکنه در یک خانه بزرگ قدیمی. به نظرش اینی که داره میبینه مربوط به ۱۰۰۰ سال پیشه. اما اون خونه برای وین نبود اون فقط نگهبانش بود . اون سلاح های زیادی داره. به نظر یه سرباز عالی رتبه میاد. وین پسر عمو بزرگه پادشاهه. ( همون صاحب خونه بزرگه ، پادشاهه). به یک رخداد مهم میره . همه افراد کاخ مُردن. پادشاه ازش میخواد یه لطفی بهش بکنه. اون دختر خواهر خونیش نیست ، خواهر پادشاهه. پادشاه ازش میخواد که ازش مواظبت کنه. وین به خاطر محافظت از خواهر پادشاه نمیتونه از سربازاش هم محافظت کنه و اونا میمیرن . سوار اسبش بوده که , اسبه تیر میخوره و میمیره . و اونا به یک دره میرن.
یه قایق اونجا بوده که فقط یک نفر توش جا میشده . وین خواهر پادشاه رو سوارش میکنه تا نجات پیدا کنه. بعد به سمت دشمن برمیگرده و در حالی که تیر به گلوش ( سمت چپ) میخوره در اوسط ۳۰ سالگی فوت میکنه. و اون دختر نجات پیدا میکنه. وین تا لحظه آخر از خواهر پادشاه حفاظت میکنه.

(به یک زندگی قبل تر هم بر میگرده در ادامه)

در حال پروازه ، احساس میکنه جغد باشه. فقط دوست داره اطراف کوهستان پرواز کنه.

دنیل در هر دو زندگیش زیاد عمر نکرده ولی کاملا راضیه و هیچ پشیمونی نداره.

_______________________
این ژنرال وین دیگه داستانش انقدر کامل و با جزئیاته که فکر کنم توی کتابای تاریخی بشه چیزایی ازش پیدا کرد ( اگر بشه که چی میشه).

چطور بود ، لذت بردید؟

نظرات (۷۴)

Loading...

توضیحات

زندگی قبلی کانگ دنیل + ترجمه فارسی در توضیحات

۵۷ لایک
۷۴ نظر

دنیل یک جزیره میبینه ولی داخل اون نیست ، از بالا اونو میبینه. وارد جزیره میشه. اون انسانه و مَرده ولی نه این دنیلی که الان هست. اسمش "وین" هست. یه مرد حدود ۳۰ سال. با خواهرش زندگی میکنه در یک خانه بزرگ قدیمی. به نظرش اینی که داره میبینه مربوط به ۱۰۰۰ سال پیشه. اما اون خونه برای وین نبود اون فقط نگهبانش بود . اون سلاح های زیادی داره. به نظر یه سرباز عالی رتبه میاد. وین پسر عمو بزرگه پادشاهه. ( همون صاحب خونه بزرگه ، پادشاهه). به یک رخداد مهم میره . همه افراد کاخ مُردن. پادشاه ازش میخواد یه لطفی بهش بکنه. اون دختر خواهر خونیش نیست ، خواهر پادشاهه. پادشاه ازش میخواد که ازش مواظبت کنه. وین به خاطر محافظت از خواهر پادشاه نمیتونه از سربازاش هم محافظت کنه و اونا میمیرن . سوار اسبش بوده که , اسبه تیر میخوره و میمیره . و اونا به یک دره میرن.
یه قایق اونجا بوده که فقط یک نفر توش جا میشده . وین خواهر پادشاه رو سوارش میکنه تا نجات پیدا کنه. بعد به سمت دشمن برمیگرده و در حالی که تیر به گلوش ( سمت چپ) میخوره در اوسط ۳۰ سالگی فوت میکنه. و اون دختر نجات پیدا میکنه. وین تا لحظه آخر از خواهر پادشاه حفاظت میکنه.

(به یک زندگی قبل تر هم بر میگرده در ادامه)

در حال پروازه ، احساس میکنه جغد باشه. فقط دوست داره اطراف کوهستان پرواز کنه.

دنیل در هر دو زندگیش زیاد عمر نکرده ولی کاملا راضیه و هیچ پشیمونی نداره.

_______________________
این ژنرال وین دیگه داستانش انقدر کامل و با جزئیاته که فکر کنم توی کتابای تاریخی بشه چیزایی ازش پیدا کرد ( اگر بشه که چی میشه).

چطور بود ، لذت بردید؟