در حال بارگذاری ویدیو ...

داستان بلایت(۲۲جولای)

۴ نظر گزارش تخلف
ایح
ایح

یکی بید یکی نید....غیر خدا کسی نبید.....در زمان های دور پیرزنی بنام قالی که همه او را قزی قالی سدا میکردند زندگی میکر.....او در یک خانه نقلی....با یک باغچه کوچک که حی انات ریزی مانند شیر و فیل و خرس در ان بودند....ویک حوض ریز یک در یک با چند کوسه و نهگ....زندگی میکرد.....سال ها گزشت....قزی قالی الباقی سرنوشت خود را به دست عزرائیل سپرد......بعد در جنگ خانه قزی قالی از ایران جدا و به دست امریکایی ها افداد.....انها خانه قزی قالی را خراب نمودند....زمین خانه شد...قاره امریکا....باقچه نقلی قزی قالی را امسش را عوض نمودند و گوذاشتند امازون.....حوض را هم رها کردند ارام شد...از ان پس ان را اقیانوس ارام نامیدن....ولی در اسل نام انها حوض و باغچه و خانه قزی قالی بیده است...نتیجه اخلاقی:قلیون نکشید

نظرات (۴)

Loading...

توضیحات

داستان بلایت(۲۲جولای)

۱۱ لایک
۴ نظر

یکی بید یکی نید....غیر خدا کسی نبید.....در زمان های دور پیرزنی بنام قالی که همه او را قزی قالی سدا میکردند زندگی میکر.....او در یک خانه نقلی....با یک باغچه کوچک که حی انات ریزی مانند شیر و فیل و خرس در ان بودند....ویک حوض ریز یک در یک با چند کوسه و نهگ....زندگی میکرد.....سال ها گزشت....قزی قالی الباقی سرنوشت خود را به دست عزرائیل سپرد......بعد در جنگ خانه قزی قالی از ایران جدا و به دست امریکایی ها افداد.....انها خانه قزی قالی را خراب نمودند....زمین خانه شد...قاره امریکا....باقچه نقلی قزی قالی را امسش را عوض نمودند و گوذاشتند امازون.....حوض را هم رها کردند ارام شد...از ان پس ان را اقیانوس ارام نامیدن....ولی در اسل نام انها حوض و باغچه و خانه قزی قالی بیده است...نتیجه اخلاقی:قلیون نکشید