1.اگه میتونستی الان به یک ماجراجویی بری، اونجا کجا بود؟ و چرا؟
+هنوز مکانش رو تصمیم نگرفتم ولی دلم میخواد تو یه جنگلی که تاحالا هیچکس نرفته تنهایی کمپ بزنم. فقط با یه چاقو و کبریت، میخوام روی درخت حکاکی کنم و پناهگاه بسازم.

1-1.چرا این نوع ماجراجویی رو انتخاب میکنی؟
+وقتی در استرالیا به مدرسه میرفتم،به اردو میرفتیم و همچین فعالیت‌هایی رو انجام میدادیم. من برای 24ساعت تنها بودم و یه پناهگاه ساختم، ولی اونموقع کلی میترسیدم. همه‌اش با خودم بود با کلی حیوون اطرافم... ولی اگه الان بتونم دوباره انجامش بدم، فکر میکنم که خیلی بهتر از پسش بر بیام.

2.فراموش‌نشدنی ترین جایی که تو بچگی واسه ماجراجویی رفتی؟
+اردویی که همین الان بهش اشاره کردم. برای 5 هفته با مدرسه به اردو رفتیم و اونجا کلی فعالیت انجام دادم. فکر میکنم این بهترین ماجراجویی‌م بود.

2-1.از کوه بالا رفتین؟
+ما یجایی شبیه به مزرعه رفتیم. به حیوانات غذا دادیم و تخم‌مرغ هارو هم جمع کردیم.

3.سه کلمه ای که وقتی به "ماجراجویی" فکر میکنی، به ذهنت میاد؟
+یچیزی شبیه به احساس ترس توی ماجراجویی وجود داره. ترس، هیجان و یه مکان مخصوص که تاحالا اونجا نبودم.

4.سه چیزی که وقتی به ماجراجویی میری میخوای بخوری؟
+میخوام وقتی به کمپ میرم گوشت رو گریل کنم. گوشت و رامیونِ کره‌ای! و چون فقط با خودم چاقو میبرم میخوام به ماهیگیری هم برم و چیزایی مثل حشره برای غذا بگیرم. میخوام کلی از این اردوها برم(میخنده). یجورایی مثل Bear Grylls(میخنده).

5.بزرگترین ماجراجوییِ عمرت؟
+ترک کردنِ استرالیا و اومدن به کره.

5-1.چی باعث شده که این برات تبدیل بشه به یه ماجراجویی؟
+هیچ‌چیز قطعی نبود، ولی فکر میکنم میل به کسب تجربه‌های جدید و یا چالش‌های جدید منو به اینجا آورد.

6.فکر میکنی کدوم یکی از اعضا ماجراجویی رو دوست داره؟ و چرا؟
+جونگوون. بنظر میرسه که واقعا توی یه ماجراجویی قرار داره و کارهارو بدون هیچ ترسی از چالش‌های جدید خوب انجام میده.

7.سه چیزی که همراه خودت به ماجراجویی میبری؟
+اول از همه من به چاقو نیاز دارم، بعد به کبریت و یکم آب.

7-1.واقعا توی یه ماجراجوییِ واقعی این سه چیز رو میبری؟
+بله! بستگی به این داره که چه نوع ماجراجویی‌ای باشه، ولی این ماجراجویی‌ایِ که من میخوام...(میخنده)