چشمهابیفایدهاندوقتیذهنکورباشد
در واقع الان باید از شدت درد قلبش میزد زیر گریه اما مثل
دیوونه ها فقط با صدای بلند میخندید.
هیچوقت نمیشد گریه و خندهش رو از هم تشخیص داد..شاید چون گریه کردن و خندیدن رو فراموش کرده بود و با هجوم دردهاش صدایی مثل درد از اعماق قلب و وجودش خارج میشد.
که این روزها اسمش رو میذاشتن خندهی تلخ!
صحنهی دردناک و اشکآوری بود، شاهد خندهی پر از درد و مرگآور کسی بودن، یادتون باشه همیشه خندههای تلخ از گریه کردن هم غم انگیزتر هستن.
https://harfeto.timefriend.net/16557167602302
نظرات