بزرگ علوی، راوی غربتنشین وطن | روز تولد بزرگ علوی
شاید کمتر کسی باشد که با خواندن سر و کار داشته باشد و لااقل نام رمان «چشمهایش» را نشنیده باشد. داستان کوتاه «چمدان» نیز از داستانهای معروف این نویسندهی نامآشنای ایرانی است؛ بزرگ علوی.
بزرگ علوی در سیزدهم بهمنماه ۱۲۸۲در تهران و در خانهی پدربزرگش که از بازرگانان سرشناس تهران و از فعالان دورهی انقلاب مشروطه بود چشم بر جهان گشود. پدربزرگ ِ «بزرگ»، حاج سید محمد صراف نمایندهی دورهی اول مجلس شورای ملی از صنف تجار تهران بود. هم او بود که نام خانوادگی «علوی» را انتخاب کرد. حاج سید محمد صراف در سالهای ابتدایی اتقلاب مشروطه سه پسر خود را که پرتو و حسین و فدایی نام داشتند برای تحصیل به لوزان سوئیس و آلمان فرستاد که مورد اعتراض بازاریان مذهبی واقع شد چرا که در نگاه آنها نام فرنگ تداعیکنندهی فساد و بیبندوباری و بیدینی بود. ابوالحسن علوی، پدر ِ «بزرگ» و فرزند ارشد حاج محمد از آزادیخواهان مشروطهخواه بود. محمدعلی جمالزاده نویسندهی نامدار در توصیفی از پدر ِ «بزرگ علوی» در مطلبی با عنوان «به پاس دوستی ۷۰ ساله با دودمان علوی» در سال ۱۳۵۲ چنین میآورد: «ابوالحسن علوی پسر ارشد محمد علوی با آن که تاجرزاده بود، از همان دوران جوانی اهل ذوق و کمال و آزادیطلب بود و به همراهی حاج سید نصرالله اخوی معروف مسافرتی هم به پاریس (در سال ۱۹۰۵) کرده بود. او از مشروطهطلبان دو آتشه و بسیار فعال و صمیمی به شمار میرفت و با پدرم سید واعظ اصفهانی رفت و آمد داشت و از مریدان خالص و فداکار پدرم محسوب میگردید و پدر هم به او علاقه داشت. وی با پدرم و با چند تن از مشروطهطلبان خالص دیگر از آنجمله حاج سید نصرالله اخوی که او نیز گویا در گوتینگن اقامت داشت همسنگر بود. محمد علی پسر چهارم هم داشت موسوم به پرتو علوی، اهل عرفان و فضل کمال است و در ادبیات امروزی مقام ممتازی دارد.»
نظرات