در حال بارگذاری ویدیو ...

دایی جان ناپلئون

۰ نظر گزارش تخلف
Navid Jafari
Navid Jafari

من یک روز گرم تابستان، دقیقا یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعد از ظهر عاشق شدم. تلخی ها و زهر هجری که چشیدم بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود شاید این طور نمی شد.

رمان دایی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشکزاد با این پاراگراف آغاز میشود و ناصر تقوایی در ساخت سریال ، آخرین دیالوگ سریال را با این نریشن به پایان می برد.
بی تردید ۱۳ مرداد به واسطه دایی جان ناپلئون از یک تاریخ بی اهمیت به یک تاریخ ماندگار در ذهن بدل می شود بی آنکه در جایی از تقویم ها ثبت شده باشد.

در میان تمام داستان های عاشقانه و لیلی و‌مجنون های تاریخ ، بی گمان ناکام ترین و جوان ترین آنها سعید و لیلی هستند ، که به گفته سعید دریایی عمیقی از اختلاف پدرانه میان آنهاست، گویی که پسر چرچیل عاشق دختر هیتلر شده باشد.

سرنوشت بازیگران لیلی و سعید هم دست کمی از نقش ها نداشت ، لیلی ( سوسن مقدم ) در بیست و‌چند سالگی بر اثر بیماری درگذشت و سعید کنگرانی در زمانی که در اوج جوانی بود از کار بیکار و ناچار به مهاجرت شد وقتی سالها بعد در آستانه پنجاه سالگی برگشت تا باز شروع کند بعد از یک فیلم سینمایی باز خانه نشین شد تا زمان رفتن

دایی جان ناپلئون به‌قدری ماهرانه نوشته شده که می‌توان در هر جامعه و خانه‌ای دایی جان ناپلئونی را یافت.

پزشک زاد گویی آن بخش از مردم را دریافته بود که هرگز هیچ شکستی را نتیجه برنامه‌ریزی نادرست و انتخاب اشتباه خود نمی‌دانند، بلکه همیشه دشمنانی دارند که آن‌ها خرابکار و مقصرند.
دایی جان ناپلئون برشی از تاریخ زندگی ماست ، برشی از جامعه ای متوهم از تئوری توطئه ، درگیر رسوم و مناسبات پیچیده که هرچند بوی مدرنیته به مشامش رسیده اما هنوز در همان دهلیزها زندگی می کند.
و ترس تاریخی از خصومت مکارانه انگلیسی هایی که دایی جان را عاقبت مجنون رو به مرگ می کند.

دایی جان ناپلئون چه از طریق کلمات و‌چه تصویر همچنان اثری بی بدیل و بی رقیب در رمان نویسی و سریال سازی طنز ایرانی است ، نشات گرفته از درون یک جامعه رو به زوال که همچون عمارت قدیمی رو به فروپاشی است و همچنان در گذر از این همه سال همچنان دیدنی و‌خواندنی است و سرشار از جزئیات شکفت انگیزی که در هر تکرار می توان امید به کشف آن داشت.

سکانس پایانی سریال دایی جان ناپلئون
با بازی پرویز صیاد و زنده یاد سعید کنگرانی

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

دایی جان ناپلئون

۲ لایک
۰ نظر

من یک روز گرم تابستان، دقیقا یک سیزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعد از ظهر عاشق شدم. تلخی ها و زهر هجری که چشیدم بارها مرا به این فکر انداخت که اگر یک دوازدهم یا یک چهاردهم مرداد بود شاید این طور نمی شد.

رمان دایی جان ناپلئون نوشته ایرج پزشکزاد با این پاراگراف آغاز میشود و ناصر تقوایی در ساخت سریال ، آخرین دیالوگ سریال را با این نریشن به پایان می برد.
بی تردید ۱۳ مرداد به واسطه دایی جان ناپلئون از یک تاریخ بی اهمیت به یک تاریخ ماندگار در ذهن بدل می شود بی آنکه در جایی از تقویم ها ثبت شده باشد.

در میان تمام داستان های عاشقانه و لیلی و‌مجنون های تاریخ ، بی گمان ناکام ترین و جوان ترین آنها سعید و لیلی هستند ، که به گفته سعید دریایی عمیقی از اختلاف پدرانه میان آنهاست، گویی که پسر چرچیل عاشق دختر هیتلر شده باشد.

سرنوشت بازیگران لیلی و سعید هم دست کمی از نقش ها نداشت ، لیلی ( سوسن مقدم ) در بیست و‌چند سالگی بر اثر بیماری درگذشت و سعید کنگرانی در زمانی که در اوج جوانی بود از کار بیکار و ناچار به مهاجرت شد وقتی سالها بعد در آستانه پنجاه سالگی برگشت تا باز شروع کند بعد از یک فیلم سینمایی باز خانه نشین شد تا زمان رفتن

دایی جان ناپلئون به‌قدری ماهرانه نوشته شده که می‌توان در هر جامعه و خانه‌ای دایی جان ناپلئونی را یافت.

پزشک زاد گویی آن بخش از مردم را دریافته بود که هرگز هیچ شکستی را نتیجه برنامه‌ریزی نادرست و انتخاب اشتباه خود نمی‌دانند، بلکه همیشه دشمنانی دارند که آن‌ها خرابکار و مقصرند.
دایی جان ناپلئون برشی از تاریخ زندگی ماست ، برشی از جامعه ای متوهم از تئوری توطئه ، درگیر رسوم و مناسبات پیچیده که هرچند بوی مدرنیته به مشامش رسیده اما هنوز در همان دهلیزها زندگی می کند.
و ترس تاریخی از خصومت مکارانه انگلیسی هایی که دایی جان را عاقبت مجنون رو به مرگ می کند.

دایی جان ناپلئون چه از طریق کلمات و‌چه تصویر همچنان اثری بی بدیل و بی رقیب در رمان نویسی و سریال سازی طنز ایرانی است ، نشات گرفته از درون یک جامعه رو به زوال که همچون عمارت قدیمی رو به فروپاشی است و همچنان در گذر از این همه سال همچنان دیدنی و‌خواندنی است و سرشار از جزئیات شکفت انگیزی که در هر تکرار می توان امید به کشف آن داشت.

سکانس پایانی سریال دایی جان ناپلئون
با بازی پرویز صیاد و زنده یاد سعید کنگرانی