او در حال رفتن است من نمی توانم کاری انجام دهم عشق در حال رفتن است من مثل یک احمق بی‌پرده آنجا ایستاده‌ام فقط به پشت نگاه کنید که از بین می رود به یک نقطه کوچک تبدیل می شود و ناپدید می شود آیا با گذشت زمان دوباره کسل کننده می شود؟ من به دوران قدیم فکر می کنم، به تو فکر می کنم
그녀가 떠나가요 나는 아무것도 할 수 없어요 사랑이 떠나가요 나는 바보처럼 멍하니 서있네요 멀어지는 그 뒷모습만을 바라보다 작은 점이 되어 사라진다 시간이 지나면 또 무뎌질까 옛 생각이 나 니 생각이 나
اگر شما، اگر شما اگر هنوز دیر نشده است نمیشه دوباره برگردیم؟ اگر شما، اگر شما اگه تو هم مثل من سخت میگذره آیا نمی توانیم کمی راحت تر برویم؟ تا زمانی که آنجا بودم باید بهتر عمل می کردم
If you, if you 아직 너무 늦지 않았다면 우리 다시 돌아갈 수는 없을까 If you, if you 너도 나와 같이 힘들다면 우리 조금 쉽게 갈 수는 없을까 있을 때 잘할 걸 그랬어
چطوری آیا واقعاً خوب است؟ جدایی گذشت من باید فراموشت کنم، اما این آسان نیست
그대는 어떤가요 정말 아무렇지 않은 건가요 이별이 지나봐요 그댈 잊어야 하지만 쉽지가 않네요
فقط به پشت نگاه کنید که از بین می رود به یک نقطه کوچک تبدیل می شود و ناپدید می شود آیا اگر کسی را ملاقات کنم آرامش خواهم یافت؟ یاد قدیم افتادم آره به تو فکر میکنم آره
멀어지는 그 뒷모습만을 바라보다 작은 점이 되어 사라진다 누군갈 만나면 위로가 될까 옛 생각이 나 yeah 니 생각이 나 yeah
اگر شما، اگر شما اگر هنوز دیر نشده است نمیشه دوباره برگردیم؟ اگر شما، اگر شما اگه تو هم مثل من سخت میگذره آیا نمی توانیم کمی راحت تر برویم؟ تا زمانی که آنجا بودم باید بهتر عمل می کردم
If you, if you 아직 너무 늦지 않았다면 우리 다시 돌아갈 수는 없을까 If you, if you 너도 나와 같이 힘들다면 우리 조금 쉽게 갈 수는 없을까 있을 때 잘할 걸 그랬어
در روزی مثل امروز که باران خفیفی می بارد سایه تو بلند می شود خاطرات ما مخفیانه در یک کشو ذخیره می شود دوباره آن را بیرون می آورم و به تنهایی خاطرات را مرور می کنم
오늘같이 가녀린 비가 내리는 날이면 너의 그림자가 떠오르고 서랍 속에 몰래 넣어둔 우리의 추억을 다시 꺼내 홀로 회상하고
سنگینی غم به نام جدایی چرا من نمی دانستم
헤어짐이란 슬픔의 무게를 난 왜 몰랐을까
اگر شما (اگر شما)، اگر شما (اگر شما) اگر هنوز دیر نشده است نمیشه دوباره برگردیم؟ اگر شما (اگر شما)، اگر شما (اگر شما) اگه تو هم مثل من سخت میگذره آیا نمی توانیم کمی راحت تر برویم؟ تا زمانی که آنجا بودم باید بهتر عمل می کردم
If you (if you), if you (if you) 아직 너무 늦지 않았다면 우리 다시 돌아갈 수는 없을까 If you (if you), if you (if you) 너도 나와 같이 힘들다면 우리 조금 쉽게 갈 수는 없을까 있을 때 잘할 걸 그랬어