درد یعنی مرور کلمات.قسمت چهارم|حتما بخونید وگرنه از دستتون میره
سـخت است …
هنـگام وداع آنگاه کـــه درمیابی
چشمانی کــه درحال عبورند
پاره ای از وجـود تو را نـیز با خـود مـیبرند …
.
کلمات عشق
.
پرواز کـرد عاقبت …
ماهی کـه شوری دریا برای نمک گیر کردنـش کافـی نبود …
.
.
.
خیلی فقـیرم …
دیگر حتی حوصله هــم ندارم …
.
.
.
دلواپسى هایم را
خلاصه کرده ام
در لورازپام هاى بى خاصیت
که خواب را شرطى کرده اند
اما تو را نـه …
.
.
.
شبهایم درد دارد …
وقتی ندانم
چراغ اتاقـت را کدامین دست خامـوش میکند …!
.
کلمات شکست عشقی
.
دیگر از آن همــه شیطنت وشلوغی خبری نیسـت !
آنقـدر بخاطر ضربدرهای جلوی اسمـم چوب روزگار راخوردم کـه
تبدیل شدم به ساکت ترین شاگـرد کلاس زندگی …
.
.
.
نظرات