فنا، ازش میخوان عینکشو برداره..*کپشن
++
*وقتی فنا ازش خواستن عینکش رو برداره، پسر ناز یه کم عینکشو داد پایین، یواشکی نگاه کرد و گفت چشماش ورم کرده.
++
*وقتی فنا ازش خواستن عینکش رو برداره، پسر ناز یه کم عینکشو داد پایین، یواشکی نگاه کرد و گفت چشماش ورم کرده.
نظرات (۴)