در حال بارگذاری ویدیو ...

کمانچه غزل آواز جدید و بسیار زیبا فرج علیپور و رهام خورشیدوند اصفهان ۸ خرداد ۱۴۰۲ مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

عباس
عباس

آواز سنتی و کمانچه اساتید دکتر فرج علیپور و رهام خورشیدوند در نکوداشت استاد علیپور ۸ خرداد ۱۴۰۲
مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
رقیب آزارها فرمود و جایِ آشتی نگذاشت
مگر آهِ سحرخیزان سویِ گردون نخواهد شد؟
مرا روزِ ازل کاری به جز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد
خدا را محتسب ما را به فریادِ دف و نی بخش
که سازِ شرع از این افسانه بی‌قانون نخواهد شد
مجالِ من همین باشد که پنهان عشقِ او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد
شرابِ لعل و جایِ امن و یارِ مهربان ساقی
دلا کی بِه شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
مشوی ای دیده نقشِ غم ز لوحِ سینهٔ حافظ
که زخمِ تیغِ دلدار است و رنگِ خون نخواهد شد

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

کمانچه غزل آواز جدید و بسیار زیبا فرج علیپور و رهام خورشیدوند اصفهان ۸ خرداد ۱۴۰۲ مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد

۲ لایک
۰ نظر

آواز سنتی و کمانچه اساتید دکتر فرج علیپور و رهام خورشیدوند در نکوداشت استاد علیپور ۸ خرداد ۱۴۰۲
مرا مِهر سیَه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
رقیب آزارها فرمود و جایِ آشتی نگذاشت
مگر آهِ سحرخیزان سویِ گردون نخواهد شد؟
مرا روزِ ازل کاری به جز رندی نفرمودند
هر آن قسمت که آن جا رفت از آن افزون نخواهد شد
خدا را محتسب ما را به فریادِ دف و نی بخش
که سازِ شرع از این افسانه بی‌قانون نخواهد شد
مجالِ من همین باشد که پنهان عشقِ او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد
شرابِ لعل و جایِ امن و یارِ مهربان ساقی
دلا کی بِه شود کارت اگر اکنون نخواهد شد
مشوی ای دیده نقشِ غم ز لوحِ سینهٔ حافظ
که زخمِ تیغِ دلدار است و رنگِ خون نخواهد شد

موسیقی و هنر