در حال بارگذاری ویدیو ...

در کنار بسترت می نالم ای یار - محمود کریمی | English Urdu Arabic Sub | مداحی فاطمیه

زینبی تی وی
زینبی تی وی

نوحه شهادت حضرت فاطمه زهرا (س):
روضه: در کنار بسترت مینالم ای یار
با صدای: حاج محمود کریمی
مصیبة سیدة فاطمة الزهراء (سلام الله علیها) بصوت محمود کریمی مع بکا
بازیرنویس: عربی (مترجم للعربیة)، انگلیسی، اردو
زمان: مراسم عزاداری ایام فاطمیه 1399 1442
مکان: هیأت عبدالله‌ بن ‌الحسن (ع) تهران

Beside your bed, I cry (Elegy of Sayeda Fatima Zahra) by Haj Mahmoud Karimi
Best Farsi Noha of Ayam Fatimaya with English Urdu Arabic Subtitles, and translation with Farsi Lyrics 2021

متن:
در کنار بسترت می‌نالم ای ‌یار
مُردم از ناله‌هات، وقتی‌که گفتی خدانگهدار

می‌میرم از این درد و غم
توو زندگی یه بار ازم
من رو خجالت دادیو
چیزی ازم نخواستی

نشو رفیقه‌ نیمه‌راه
جوونه علی تو جوون بخواه
جونمو هدیه کردم و
رومو زمین گذاشتی

باغبون با رفتنت می‌سوزه این باغ
من یل خیبرم ولی نمی‌شم حریف این داغ

از روزی‌که کنج حیاط
تابوتتو ساختم برات
با چوب اون گهواره‌ای
که مال محسنت بود

زینب ازم ناراحته
دل خودم قیامته
ای مهربون ای باوفا
چه‌وقته رفتنت بود

یا فاطمه جان

ببین می توانی بمانی،بمان
اگر می شود می توانی،بمان
عزیزم تو خیلی جوانی،بمان
ممنونم اگر نروی

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

در کنار بسترت می نالم ای یار - محمود کریمی | English Urdu Arabic Sub | مداحی فاطمیه

۰ لایک
۰ نظر

نوحه شهادت حضرت فاطمه زهرا (س):
روضه: در کنار بسترت مینالم ای یار
با صدای: حاج محمود کریمی
مصیبة سیدة فاطمة الزهراء (سلام الله علیها) بصوت محمود کریمی مع بکا
بازیرنویس: عربی (مترجم للعربیة)، انگلیسی، اردو
زمان: مراسم عزاداری ایام فاطمیه 1399 1442
مکان: هیأت عبدالله‌ بن ‌الحسن (ع) تهران

Beside your bed, I cry (Elegy of Sayeda Fatima Zahra) by Haj Mahmoud Karimi
Best Farsi Noha of Ayam Fatimaya with English Urdu Arabic Subtitles, and translation with Farsi Lyrics 2021

متن:
در کنار بسترت می‌نالم ای ‌یار
مُردم از ناله‌هات، وقتی‌که گفتی خدانگهدار

می‌میرم از این درد و غم
توو زندگی یه بار ازم
من رو خجالت دادیو
چیزی ازم نخواستی

نشو رفیقه‌ نیمه‌راه
جوونه علی تو جوون بخواه
جونمو هدیه کردم و
رومو زمین گذاشتی

باغبون با رفتنت می‌سوزه این باغ
من یل خیبرم ولی نمی‌شم حریف این داغ

از روزی‌که کنج حیاط
تابوتتو ساختم برات
با چوب اون گهواره‌ای
که مال محسنت بود

زینب ازم ناراحته
دل خودم قیامته
ای مهربون ای باوفا
چه‌وقته رفتنت بود

یا فاطمه جان

ببین می توانی بمانی،بمان
اگر می شود می توانی،بمان
عزیزم تو خیلی جوانی،بمان
ممنونم اگر نروی

مذهبی