قسمت اول who is she? کپ
شخصیتها
هیونا، کیم جونگ مین
مه سنگینی شهر رو دربر گرفته بود و چراغهای خیابون به سختی روشناییشون رو نشون میدادن. توی دل این تاریکی یه دختر با موهای سیاه و براق و چشمایی که مثل شعلههای آتیش میدرخشید، آروم قدم میزد. اسمش هیونا بود، دختری که هیچکس نمیدونست در حقیقت یه خدا در قالب انسانه.
هیونا وارد جهان انسانا شده بود با ماموریتی مشخص:پاکسازی آدمهای بد و فساد از این دنیا. ولی اون هیچ علاقهای به زندگی عادی نداشت. هیچ دوستی، هیچ عشقی، هیچ پسری... تنها هدفش عدالت بود، و عدالتش بیرحمانه بود.
اولین ماموریتش توی این شهر، یه قاچاقچی خطرناک مواد مخدر بود که پشت پرده، چند نفر رو به نابودی کشونده بود. هیونا بدون کوچیکترین تردیدی دنبالش رفت.
توی یه کوچهی تاریک، سایهی اون از بین دیوارها عبور کرد و با حرکتی سریع دستاش شعلهور شد. قاچاقچی حتی نفهمید چی شد که ناپدید شد. همه چیز به سرعت تموم شد و فقط رد خاکستر روی زمین باقی موند.
وقتی ماموریتش تموم شد، هیونا به آسمون خیره شد. توی نگاهش هیچ ترسی نبود، هیچ دلسوزیای نبود، فقط قدرتی سرد و بیرحم موج میزد. ولی این تازه شروع مسیر اون بود. جهان انسانا پر از بدی و فساد بود و هیونا میدونست که هر قدم اون به جنگی بزرگتر و خطرناکتر تبدیل میشه.
نظرات (۲۳)