در حال بارگذاری ویدیو ...

مصاحبه لو رفته از آرشیو صدا و سیما

۱ نظر
گزارش تخلف
ali
ali

وقتی که ...
وقتی که کاندوم کاپوت بود زشت بود بد بود
وقتی که سردار سپاه بدلی از ممد بود
وقتی که هروئین و سرنگ هدفمند بودن
وقتی که مسکن ها خودشون دردمند بودن
وقتی که جنگ نبود سقف سوراخ خون زیر بمب باران بود
وقتی که جنگ نبود و مغزها زیر بمباران بود
وقتی که دراکولا برای برادرم گشت بود
وقتی که مرکز دنیا برای من رشت بود
وقتی که انقلاب خم شد به خاوران رسید
وقتی که نامه های جمکران به جماران رسید
وقتی که زن هنوز زن نشده بود مادر بود
وقتی که دوستِ دوستِ خواهرم خواهر بود
وقتی که مقنعه ها هنوز لب شتری بودن
وقتی که سواران حسین لات های موتوری بودن
وقتی که توت فرنگی و موز تو بهشت مجانی شد
وقتی که عشق بازی چشم و پستان پنهانی شد
وقتی که تام جری رو جر داد و تا آخر خورد
وقتی که فکر هجده ساله ام را پریود یک دختر برد
وقتی که با مشکی رنگ عشقه پوک شدیم
دیدی چطور با دیاپازون های شکسته کوک شدیم
وقتی که یاد تو شورت و سجاده ام رو تر میکرد
وقتی که بیست سالگییم دم کوچتون خطر میکرد
وقتی که شاملو پا نداشت معلم هزار پا بود
وقتی که نصرت روی میز نبود روی تخت تنها بود
وقتی که اصلاح طلبی و رفرمیسم شبیه هم بودن
وقتی که انقلابی ها خم شدن یا که کم بودن
وقتی که ریش ها ته ریش و ریشه ها زیر تیشه شدن
وقتی که باکری و همت ها سیاست پیشه شدن
وقتی که فریدون اور دوز کرد مرد
وقتی که بیست میلیون رای و باد با خود برد
وقتی که عباها شکلاتی سفید زرد بودن
وقتی که آزاد بودیمو آزادی ها شکل درد بودن
وقتی که سینما کارگردانش باتوم دار بود
سینما نبود سیرک بود ، پر از هدیه و گلزار بود
وقتی که زن منو دختر تو و مادر شما یعنی داف
وقتی که رپ قی شد از گلوی هر لمپن علاف
وقتی که شبح مارکس روی سر دریدا بود
وقتی که دالی پشت بوم ، فریدا بود
وقتی که حسین کاخ سفید داشت باراک شد
وقتی که نماینده ی ما تو آمریکا نایاک شد
وقتی که به سیاست خندیدیم و سیاست به ما خندید
وقتی که طنز پارازیت داشت فرکانس ها گندید
وقتی حقوق بشر بازی و استراتژی بود
وقتی وطن کوروش و چلوکباب و نوستالوژوی بود
وقتی که وقتی که اتفاق می افتاد
از پشت پرده کسی به ما بیلاخ نشان میداد
وقتی تویی و بغض طنز و طنز بغض آلود
وقتی تویی و یک گله عالم مردود
وقتی تویی و توبه و شعرهای دست به عصا
وقتی تویی و فکر شاشیدن به این دنیا

نظرات (۱)

Loading...

توضیحات

مصاحبه لو رفته از آرشیو صدا و سیما

۳ لایک
۱ نظر

وقتی که ...
وقتی که کاندوم کاپوت بود زشت بود بد بود
وقتی که سردار سپاه بدلی از ممد بود
وقتی که هروئین و سرنگ هدفمند بودن
وقتی که مسکن ها خودشون دردمند بودن
وقتی که جنگ نبود سقف سوراخ خون زیر بمب باران بود
وقتی که جنگ نبود و مغزها زیر بمباران بود
وقتی که دراکولا برای برادرم گشت بود
وقتی که مرکز دنیا برای من رشت بود
وقتی که انقلاب خم شد به خاوران رسید
وقتی که نامه های جمکران به جماران رسید
وقتی که زن هنوز زن نشده بود مادر بود
وقتی که دوستِ دوستِ خواهرم خواهر بود
وقتی که مقنعه ها هنوز لب شتری بودن
وقتی که سواران حسین لات های موتوری بودن
وقتی که توت فرنگی و موز تو بهشت مجانی شد
وقتی که عشق بازی چشم و پستان پنهانی شد
وقتی که تام جری رو جر داد و تا آخر خورد
وقتی که فکر هجده ساله ام را پریود یک دختر برد
وقتی که با مشکی رنگ عشقه پوک شدیم
دیدی چطور با دیاپازون های شکسته کوک شدیم
وقتی که یاد تو شورت و سجاده ام رو تر میکرد
وقتی که بیست سالگییم دم کوچتون خطر میکرد
وقتی که شاملو پا نداشت معلم هزار پا بود
وقتی که نصرت روی میز نبود روی تخت تنها بود
وقتی که اصلاح طلبی و رفرمیسم شبیه هم بودن
وقتی که انقلابی ها خم شدن یا که کم بودن
وقتی که ریش ها ته ریش و ریشه ها زیر تیشه شدن
وقتی که باکری و همت ها سیاست پیشه شدن
وقتی که فریدون اور دوز کرد مرد
وقتی که بیست میلیون رای و باد با خود برد
وقتی که عباها شکلاتی سفید زرد بودن
وقتی که آزاد بودیمو آزادی ها شکل درد بودن
وقتی که سینما کارگردانش باتوم دار بود
سینما نبود سیرک بود ، پر از هدیه و گلزار بود
وقتی که زن منو دختر تو و مادر شما یعنی داف
وقتی که رپ قی شد از گلوی هر لمپن علاف
وقتی که شبح مارکس روی سر دریدا بود
وقتی که دالی پشت بوم ، فریدا بود
وقتی که حسین کاخ سفید داشت باراک شد
وقتی که نماینده ی ما تو آمریکا نایاک شد
وقتی که به سیاست خندیدیم و سیاست به ما خندید
وقتی که طنز پارازیت داشت فرکانس ها گندید
وقتی حقوق بشر بازی و استراتژی بود
وقتی وطن کوروش و چلوکباب و نوستالوژوی بود
وقتی که وقتی که اتفاق می افتاد
از پشت پرده کسی به ما بیلاخ نشان میداد
وقتی تویی و بغض طنز و طنز بغض آلود
وقتی تویی و یک گله عالم مردود
وقتی تویی و توبه و شعرهای دست به عصا
وقتی تویی و فکر شاشیدن به این دنیا