Vaincre les crises successives provoquées par l'ennemi
یک نکتهی دیگر مربوط به عملکرد سپاه است؛ این هم یک پدیدهی جذّاب و چندوجهی است. اوّلاً یکی از مهمترین کارهایی که سپاه از روز اوّل تا امروز انجام داده، مواجهه با بحرانهای دستساز دشمن است؛ این خیلی مهم است. من یک سابقهی تاریخی را مطرح کنم؛ مدّت کوتاهی، تقریباً یک ماه قبل از پیروزی انقلاب، یعنی به طور دقیق در نیمههای دیماه سال ۵۷، سران چهار کشور آمریکا، انگلیس، فرانسه، و آلمان جمع شدند در یک کنفرانسی ــ به تعبیر خودشان یک گردهماییای ــ در یک جزیرهی فرانسوی به نام گوادلوپ که بعدها به کنفرانس گوادلوپ معروف شد. موضوع بحث در این کنفرانس، انقلاب بود، انقلاب ایران بود، انقلاب اسلامی بود. نشستند بحث کنند که «چه کار کنیم؟ چه چاره کنیم در مقابل این انقلاب؟»؛ میدیدند که [انقلاب] دارد پیروز میشود دیگر. به این نتیجه رسیدند که نجات رژیم دستنشاندهی پهلوی ناممکن است؛ این نتیجهی اوّل؛ گفتند این کار شدنی نیست؛ نمیشود. نتیجهی دوّم این بود که به خودشان مژده دادند، گفتند بله، این انقلاب پیروز خواهد شد، لکن بحرانهایی برای این انقلاب پیش میآید ــ این را اسناد منتشرشدهی این کنفرانس میگوید ــ که هیچ دولتی که بعد از انقلاب سر کار بیاید، قادر به مواجههی با آن بحرانها نیست؛ به این نتیجه رسیدند. یعنی آن مقداری که از این کنفرانس گفته شده، این است. گفتند هر دولتی که بعد از انقلاب سر کار بیاید با این بحرانها از پای در خواهد آمد و نمیتوانند ادامه بدهند. بعدها اسناد لانهی جاسوسی درآمد؛ در اسناد لانهی جاسوسی این معنا تصریح شده بود که غربیها برای اینکه این انقلاب پا نگیرد و قابل تداوم نباشد، یک سیاست راهبردی را طرّاحی کردند؛ آن سیاست راهبردی عبارت بود از بحرانهای پیاپی، حوادث پیدرپی.
نظرات