خاطره شفاهی رزمنده دفاع مقدس حاجیه خانم آمنه وهاب زاده
نامش آمنه است. زمانی که جنگ با عراق بر ایران تحمیل میشود نمیتواند تاب بیاورد و رو به سوی جبهه، هم قدم و همرزم مردانی چون همت بر دشمن میتازد. - متولد شهر اردبیل است. آمنه در دوران کودکی به دلیل شغل تجارت پدر همراه با خانواده برای سکونت به شهر سامراء عراق نقل مکان میکند. پدر آمنه به دلیل فعالیتهای سیاسی و انقلابی همیشه با یاران امام خمینی(ره) در کاظمین و نجف در ارتباط بود و این تعاملات در زندگی، تربیت و شخصیت آمنه تاثیر گذار شد.چنین شیرزنی از این سلاله پاک، وقتی از جنگ به او میگویند احساس تکلیف کرده و به جبهه میرود. این نقل قول از زبان خود اوست که می گوید: هنگامی که خبر حمله عراق به ایران منتشر شد، شور انقلابی و حس دفاع از کشور در وجود من ایجاد شد، به گونهای که به طرف مسجدی واقع در پل سیمان شهرری رفته و پس از ثبتنام و گذراندن دورههای مختلف نظامی همچون تاکتیکهای رزمی، چتربازی و به کار بردن انواع سلاحهای سنگین راهی جبهههای جنگ شدم.
نظرات