داستان عاشقانه و ماوراالطبیعه، اکشن ، عشق من جوجه اردک زیبا اقتباسی فانتزی از داستانی قدیمی به اسم جوجه اردک زشت نوشته «هانس کریستیان آندرسن» است که ایده نگارش این داستان از جایی نشأت گرفت که نویسنده معروف ژاپنی «هاروکی موراکامی» در یکی از مصاحبه های خود در سن ۶۵ سالگی گفت:
(( من از دنیای ادبی ژاپن طرد شده‌ام. خوانندگان خودم را دارم... اما منتقدان، نویسندگان و بسیاری دیگر از من خوش‌شان نمی‌آید. نمی‌فهمم. 35 سال است می‌نویسم و از همان ابتدا تا الان هم شرایط تقریبا یکی بوده است. من یک جوجه اردک زشتم. همیشه جوجه اردک؛ هرگز قو نبوده‌ام.))
داستان عشق من جوجه اردک زیبا ، حالتی دو گانه برای بیان داستان دارد ، تا بتواند به طور کامل از تمام زوایا اتفاقات داستان را به نمایش بگذارد،
این داستان با ورود دختری نوجوان به نام ناکایاما (ناکا) به یک آکادمیه پُر رمز و راز و معتبر که به طور خاصی از درختان شکوفه گیلاس پوشیده شده شروع میشود و با آشناییه او با افرادی سرشناس و برجسته ای که در زیبایی و وقار بی همتا هستند ادامه
می یابد،
و با گذشت زمان ماهیت غیر انسانی و ماورایی شخصیتها آشکار میشود ،تا هریک از مُهره های داستان چهره ای متفاوت از خود بروز میدهند ،
حیواناتی با شمایل انسانی که در کنار مقام خداییه خود ذاتی خون آشامی نیز دارند،
رابطه ناکا با یکی از خداها که مظهر اردک است تا نهایت عشق پیش میرود ،
اما این ارتباط تا مرز عشق، با چهار خدای دیگر نیز به گونه ای منحصر به فرد شکل میگیرد ،
ادامه نظرات