دوسم داری مگه نه!؟پس بگو
جیهون نفسو بیرون فوت کرد و اروم گفت اره دوستت دارم
دنیل گفت پس داد بزن
جیهون فهمید دنیل اب از سرش گذشته نمیخواست دنیل تو دردسر بیفته خودش مهم نبود نمیخواست اون صدمه ببینه واسه همین دستشو کشید تا ببرتش تو ماشین ولی دنیل تو یه حرکت اونو به سمت خودش کشید و لباشو گذاشت رو لبای جیهون
صدای جیغ و سوت و فلش دوربینا بود که به گوش میرسید اما دنیل و جیهون چیزی نمیشنیدن جیهون متعجب از اینکار دنیل و دنیل درحال بوسه بارون کردن جیهون
کمی بعد جیهون چشماشو که مثله جغد از تعجب باز بود و بست و دستاش دور گردن دنیل حلقه کرد و یه بوسه ی داغ و عمیق بعد از یه مدت طولانی بهش تقدیم کرد کمی که از هم فاصله گرفتن و پیشونیهاشونو به هم چسبوندن
جیهون گفت تو دیوونه ای
دنیل تک خنده ای کرد و گفت تازه کجاشو دیدی