رمان بهم نمره چند میدی ؟(توضیحات)

۱۵ نظر
گزارش تخلف
*nafiseh*
*nafiseh*

هی من میرفتم اینو استخراونم میرفت اونور .خدایا یعنی باید تا آخر چشن همینطور اینور و انور کنیم عجب شکری خوردما هوا هم انقده سرد بود که کسی به سرشم نمیزد مهمونی رو ول کنه بیاد بیرون. هر دومون از نفس افتاده بودیم پسره رفت و لبه ی استخر نشست منم با فاصله ازش همین کارو کردم. پسره با نفس نفس :بگو معذرت میخوام. من با نفس نفس :عمرا. پسره :ده میگم بگو. من:نه مرگ تو راه نداره. پسره:نمیگی دیگه. اینو گفتو دوباره دویید سمتم. هیچ کدوم حاظر نبودیم کوتاه بیایم حالا خوبه من دوم خوب بود وگرنه اگه گیرش میفتادم معلوم نبود چه بلایی سرم بیاره. یکدفعه پام به یه چیز گیر کردو با کله خوردم زمین. من:آخخخخ لال شی نمیتونی جلو زبونتو بگیری ایششش خودموچشم زدم یادم باشه رفتم خونه اسفند دود کنم همینطور داشتم پیش خودم چرتو پرت میگفتم که. پسره :خوبی؟یه دفه هول کردم خواستم پاشم دوباره در برم که باز مچ دستمو گرفت.آخ اریکا بمیری خو میمردی خودتو میزدی به درد.خدایا خودمو به تو میسپارم. پسره با ذوق :دیگه گیر افتادی ببینم بازم زبون درازی میکنی .یدفه یه فکری زد به سرم. من:آخ دستمو ول کن فکر کنم پام داره خون میاد. پسره :نخیر ایندفعه دیگه دستتو ول نمیکنم. من:باشه پس حداقل بزار پشینم تا ببینم پام چی شده. پسره :باشه. با هم رفتیم سمت استخر و نشستیم. پامو گذاشتم رو اون یکی پام تا ببینم مثلا چی شده. پسره هم دستشو شول کرده بودو حواسش به پام بود. من:هیز الان یه درسی بهت میدم که تا عمر داری قیافه من یادت نره. پسره با تعجب کلشو اورد بالا و بهم نگاه کرد. منم از لبه ی استخر پریدم پایین و با دوتا دستم با تموم قدرت هلش دادم تو استخر صدای شتلققق پرت شدنش امد یه لحظه پشیمون شدم نمیره اخه هوا هم خیلی سرد بوداگه نمیره حداقل یه ماهی رو باید رو تخت بخوابه چون حتما مریض میشه همینطور داشتم احتمالات ممکن رو در نظر میگرفتم که یکدفه یه کله با فریاد میکشمتتتتتتتتتت از تو اب امد بیرون دیدن این صحنه همانا وپخش زمین شدن من همان میخواستم از شدت خنده زمینو بجوم همینطور مشغول خندیدن بودمو داشتم اشکایی که از خنده زیاد از چشام میومدو پاک میکردم که پسره از تو استخر امد بیرون و یه نگاه بهم کرد که از ترس اشهدمو خوندم. یا خداا من اگه گیر این بیفتم که تیکه بزرگم گوشامه دیگه قید ابرومو زدم بهتر از این بود که گیر این پسره بیفتم. با تموم توان دویدم سمت تالار.(بیاین نظرات میخوام بحرفم)

نظرات (۱۵)

Loading...

توضیحات

رمان بهم نمره چند میدی ؟(توضیحات)

۱۹ لایک
۱۵ نظر

هی من میرفتم اینو استخراونم میرفت اونور .خدایا یعنی باید تا آخر چشن همینطور اینور و انور کنیم عجب شکری خوردما هوا هم انقده سرد بود که کسی به سرشم نمیزد مهمونی رو ول کنه بیاد بیرون. هر دومون از نفس افتاده بودیم پسره رفت و لبه ی استخر نشست منم با فاصله ازش همین کارو کردم. پسره با نفس نفس :بگو معذرت میخوام. من با نفس نفس :عمرا. پسره :ده میگم بگو. من:نه مرگ تو راه نداره. پسره:نمیگی دیگه. اینو گفتو دوباره دویید سمتم. هیچ کدوم حاظر نبودیم کوتاه بیایم حالا خوبه من دوم خوب بود وگرنه اگه گیرش میفتادم معلوم نبود چه بلایی سرم بیاره. یکدفعه پام به یه چیز گیر کردو با کله خوردم زمین. من:آخخخخ لال شی نمیتونی جلو زبونتو بگیری ایششش خودموچشم زدم یادم باشه رفتم خونه اسفند دود کنم همینطور داشتم پیش خودم چرتو پرت میگفتم که. پسره :خوبی؟یه دفه هول کردم خواستم پاشم دوباره در برم که باز مچ دستمو گرفت.آخ اریکا بمیری خو میمردی خودتو میزدی به درد.خدایا خودمو به تو میسپارم. پسره با ذوق :دیگه گیر افتادی ببینم بازم زبون درازی میکنی .یدفه یه فکری زد به سرم. من:آخ دستمو ول کن فکر کنم پام داره خون میاد. پسره :نخیر ایندفعه دیگه دستتو ول نمیکنم. من:باشه پس حداقل بزار پشینم تا ببینم پام چی شده. پسره :باشه. با هم رفتیم سمت استخر و نشستیم. پامو گذاشتم رو اون یکی پام تا ببینم مثلا چی شده. پسره هم دستشو شول کرده بودو حواسش به پام بود. من:هیز الان یه درسی بهت میدم که تا عمر داری قیافه من یادت نره. پسره با تعجب کلشو اورد بالا و بهم نگاه کرد. منم از لبه ی استخر پریدم پایین و با دوتا دستم با تموم قدرت هلش دادم تو استخر صدای شتلققق پرت شدنش امد یه لحظه پشیمون شدم نمیره اخه هوا هم خیلی سرد بوداگه نمیره حداقل یه ماهی رو باید رو تخت بخوابه چون حتما مریض میشه همینطور داشتم احتمالات ممکن رو در نظر میگرفتم که یکدفه یه کله با فریاد میکشمتتتتتتتتتت از تو اب امد بیرون دیدن این صحنه همانا وپخش زمین شدن من همان میخواستم از شدت خنده زمینو بجوم همینطور مشغول خندیدن بودمو داشتم اشکایی که از خنده زیاد از چشام میومدو پاک میکردم که پسره از تو استخر امد بیرون و یه نگاه بهم کرد که از ترس اشهدمو خوندم. یا خداا من اگه گیر این بیفتم که تیکه بزرگم گوشامه دیگه قید ابرومو زدم بهتر از این بود که گیر این پسره بیفتم. با تموم توان دویدم سمت تالار.(بیاین نظرات میخوام بحرفم)