من همینم....
من همینم
نه چشمان آبــی دارم
نه کفشهای پاشنه بلند
همیشه کتانـی مـی پوشم
روی چمن ها غلت میزنم
عِشوه ریختن را خوب یادم نداده اند
وقتـی از کنارم رد میشوی
بوی ادکلنم مستت نمیکند
نگران پاک شدن رژ لب و ریملم نیستم
لاک ناخن هایم از هزار متری داد نمیزند
گاهـی از فرط غصه بلند داد میزنم
خدایم را با تمام دنیا عوض نمیکنم
وبعضـی آدم های اطرافم را هم با تمام دنیا عوض نمیکنم
شبها پایه پرسه زدن در خیابان و مهمانی نیستم
بلد نیستم تا صبح پای گوشـی پچ پچ کنم
و بگویم دوستت دارم وقتـی حتـی
به تِعداد حروف دوستَت دارم هم ، دوستت ندارم
ولـی اگر بگویم دوستت دارم ،
دوست داشتَنم حد ومرزی ندارد
من خالصانه همینم
نظرات (۱۷)