داداشم جوجههای دختر کوچولوش رو داد به ما
ستیا کوچولو، برادرزادهی چهارسالهی من توی تعطیلات نوروز دلش جوجه رنگی خواست. مامانش واسش خرید، ولی خیلی باهاشون وَر میرفت و ممکن بود اونا رو به کشتن بده.
داداشم جوجههارو داد به ما. اونا خیلی کوچولو بودن و توی این مدت شاهد رشد سریعشون بودیم.
مامانم میگه جفتشون خروس هستن، ولی بهنظر من مرغ و خروس هستن.
نظرات (۳)