از روزی که خداوند در آن عبوس است ترس داریم«إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً»(ایه۱۰سوره انسان)
إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً «10»
همانا ما از پروردگارمان، به خاطر روزى عبوس و سخت، مىترسیم.
نکته ها
خوف از خداوند، به معناى خوف از مقام اوست. چنانکه در جاى دیگر مىفرماید «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ» «1»پیام ها- کمال واقعى زمانى است که نیکى در انسان نهادینه شود.- اطعام و انفاق زمانى ارزش بیشتر دارد که شىء انفاق شده، مورد نیاز و علاقه انسان باشد.- اسلام، حامى مستمندان و یتیمان و اسیران است. وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ ... مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً- گروهى طعام را دوست دارند و گروهى اطعام را.- اطعام، زمانى ارزش بیشترى دارد که از خود و با دست خود باشد. - کمکى ارزش دارد که خالصانه و به دور از هر منّت و انتظارى باشد. «نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ»- آنچه به عمل ارزش مىدهد، انگیزه خالصانه و اخلاص در عمل است.«نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً»- نیکان، نه تنها با زبان درخواست تشکّر ندارند، بلکه در دل هم به فکر تمجید و تشکّر نیستند. لا نُرِیدُ ... شُکُوراً- گرچه ابرار انتظار پاداش ندارند ولى مردم نباید بىتفاوت باشند. در آیه 25 سوره قصص مىخوانیم: حضرت شعیب دخترش را فرستاد تا پاداش سقّایى و آب دادن حضرت موسى را بپردازد. «إِنَّ أَبِی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ»
10- گذشتن از پاداش، به تنهایى نشانه اخلاص نیست، بلکه گذشتن از تمجید و تشکّر نیز لازم است. «لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً»
11- وفاى به نذر واجب است و کسى که به نذر خود وفا نکند، از قهر الهى بترسد. «یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً»
12- اگر کارى براى خدا باشد، فقط از قهر او مىترسیم، نه مردم. «نَخافُ مِنْ رَبِّنا»
13- داشتن انگیزه الهى، منافاتى با شوق به ثواب یا خوف از عقاب ندارد. زیرا ثواب و عقاب نیز از خداست. لِوَجْهِ اللَّهِ ... إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً
14- در قیامت، نه تنها مردم عبوسند، بلکه روز عبوس است. «یَوْماً عَبُوساً»
15- براى فرار از آن روز عبوس، امروز در برابر مسکین و یتیم و اسیر، عبوس نکنید. «نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً»
نظرات