بعد از گرفتار شدن ناکا در لایه ای از خاطرات 
گذشته اش یاکی برای نجاتش و بازگشت روح گمشده ناکا ،  از طریق رویا وارد خاطرات ناکا میشه ، 
و به رمز و رازهایی که ناکا نمیخواسته در مورد آنها یاکی حتی کلمه ای بدونه ، پی میبره ، 
این موضوع باعث میشه ناکا تصمیم بگیره ، دیگه به دنیای واقعی باز نگرده، 
اما کیجا با ایجاد ارتباط با روح ناکا و ترک کردن قلبش، و روبرو شدن ناکا با یاکی ، او را از تصمیمش منصرف میکند...ولی در دنیای واقعی اوضاع حسابی پیچیده شده...دشمنی جدید ولی دیرینه رَد رای رو پیدا کرده ، موجودی با قدرتی مخوف ازنژاد یوکایی های گرگینه که همراه با دیو خونخوار درونش برای کسب قدرت و انتقام تمام وجودش آکنده از خشم است ... 
از طرفی وقتش رسیده بدونیم ، در گذشته چه اتفاقاتی افتاده که به خداهای دیگه جز رای قدرت تبدیل به حیوانات را داده است ، و چطور هر کدام از خداها قلب رای را درون خود دارند... 
حیواناتی بهشتی که از طرف خدای روشنایی وظیفه محافظت از قلب گرانبهای رای به عهده دارند اما مِهری که بین رای و خداهای برگزیده به وجود میاد مانع از آن میشه که رای قلب خودش را بعد از رفع شدن خطر گارا و امپراطور تاریکی نیز پس بگیره‌ …و مهمترین علتش عشق ناکا به یاکی ( خدای اردک ) که یکی از همین خداهاست ... 
ادامه نظرات