در حال بارگذاری ویدیو ...

میتیلز قسمت 51

۷ نظر گزارش تخلف
Armita-m
Armita-m

نامیکو: چه عجب ما شمارو دیدیم اقای خرابکار!
موزالی: اگه هنوز بخاطر قضیه خونه ناراحتی متاسفم
کلاد: زدی خونشون رو منفجر کردی بعد متاسفی؟تازه… هردومون خوب میدونیم که اون شیطانه از طرف تو بود تا بتونی قدرت سلتیو کامل کنی
کلاد لبخند شیطنت امیزی زد و ادامه داد: البته به خودم اجازه دخالت دادم و کارشو تموم کردم
یوکی به سلتی که بیهوش بود نگاه کرد و سریع متوجه زخم روی شکمش شد
یوکی اروم به نیکولاس گفت: اون زخمه رو میبینی؟
نیکولاس: اره
یوکی: داره خوب میشه
نیکولاس به زخم روی شکمه سلتی نگاه کرد
یوکی: در ظاهر نه … اما داره خوب میشه
سارادورا از پشت بولیز یوکی رو کشید
یوکی: هوم؟
سارادورا: اگه میخوای درباره ی وضعیتش بدونی باید بگم داره خیلی زود خوب میشه… گرچه نفس نمیکشه
یوکی: اها …ممنون
سارادورا رفت پیش بورتون وایستاد
موزالی: اره کار من بود… همیشه توکارام دخالت میکنی اگه اون تبدیل بشه برای تو ام بهتره!
کلاد: فکرشم نکن در ضمن…
رو به نامیکو گفت: پیشگویی رو این یارو دستکاری کرده برای همین باید یه بار دیگه انجامش بدین
نامیکو: آه این همه دنبال دنبال بازی کردیم حالا هیچ…چرا اینکارو کردی؟
موزالی: نمیدونم خوشم اومد
یوکی: ضمن اطلاع باید بگم که هنوز بخاطر خونه میخوام خفت کنم!
موزالی: الان حوصله ندارم
یوکی: من که دارم
کلاد: بیخیال بعدن اینکارو بکنید و به هم بپرید
موزالی: راستی… مشکل اون دختره رو اعصاب لورتا رو چجوری میخواید حل کنید؟
کلاد: به تو ربطی نداره
موزالی شروع کرد به دور شدن یکدفعه داد زد: سعی کنید این موضوع رو خودتون بهش بگید وگرنه من میگم!
…: تو نمیخواد نگران باشی خودم شخصا بهش میگم
صدای لوکاس بود که از دور میومد
سارادورا: لوکاس… باید برام کامل توضیح بدی اون شیطان چی گفت من میخو…
لوکاس: از اونجایی که شیطانه هنوز زندست ترجیح میدم راجبش صحبت نکنم

نظرات (۷)

Loading...

توضیحات

میتیلز قسمت 51

۹ لایک
۷ نظر

نامیکو: چه عجب ما شمارو دیدیم اقای خرابکار!
موزالی: اگه هنوز بخاطر قضیه خونه ناراحتی متاسفم
کلاد: زدی خونشون رو منفجر کردی بعد متاسفی؟تازه… هردومون خوب میدونیم که اون شیطانه از طرف تو بود تا بتونی قدرت سلتیو کامل کنی
کلاد لبخند شیطنت امیزی زد و ادامه داد: البته به خودم اجازه دخالت دادم و کارشو تموم کردم
یوکی به سلتی که بیهوش بود نگاه کرد و سریع متوجه زخم روی شکمش شد
یوکی اروم به نیکولاس گفت: اون زخمه رو میبینی؟
نیکولاس: اره
یوکی: داره خوب میشه
نیکولاس به زخم روی شکمه سلتی نگاه کرد
یوکی: در ظاهر نه … اما داره خوب میشه
سارادورا از پشت بولیز یوکی رو کشید
یوکی: هوم؟
سارادورا: اگه میخوای درباره ی وضعیتش بدونی باید بگم داره خیلی زود خوب میشه… گرچه نفس نمیکشه
یوکی: اها …ممنون
سارادورا رفت پیش بورتون وایستاد
موزالی: اره کار من بود… همیشه توکارام دخالت میکنی اگه اون تبدیل بشه برای تو ام بهتره!
کلاد: فکرشم نکن در ضمن…
رو به نامیکو گفت: پیشگویی رو این یارو دستکاری کرده برای همین باید یه بار دیگه انجامش بدین
نامیکو: آه این همه دنبال دنبال بازی کردیم حالا هیچ…چرا اینکارو کردی؟
موزالی: نمیدونم خوشم اومد
یوکی: ضمن اطلاع باید بگم که هنوز بخاطر خونه میخوام خفت کنم!
موزالی: الان حوصله ندارم
یوکی: من که دارم
کلاد: بیخیال بعدن اینکارو بکنید و به هم بپرید
موزالی: راستی… مشکل اون دختره رو اعصاب لورتا رو چجوری میخواید حل کنید؟
کلاد: به تو ربطی نداره
موزالی شروع کرد به دور شدن یکدفعه داد زد: سعی کنید این موضوع رو خودتون بهش بگید وگرنه من میگم!
…: تو نمیخواد نگران باشی خودم شخصا بهش میگم
صدای لوکاس بود که از دور میومد
سارادورا: لوکاس… باید برام کامل توضیح بدی اون شیطان چی گفت من میخو…
لوکاس: از اونجایی که شیطانه هنوز زندست ترجیح میدم راجبش صحبت نکنم