بخندیم و شاد باشیم (قسمت اول)
1-خارش سر دخو
دخو و دوستش روی یک بالش خوابیده بودند که ناگهان سر دخو به خارش افتاد.
دخو مشغول خاراندن سر رفیق خود شد و آن قدر سر وی را خاراند تا او بیدار شد و گفت :
دخو،عقلت کجاست،چرا سر منو می خارانی؟
دخو گفت :عجب،پس سر تو بود!من همش فکر میکردم پس چرا با این همه خاراندن،خارش سرم بند نمیاد.
2-خاصیت بیشتر خانم ها
از بزرگی پرسیدند،آیا شما از خانم های پرحرف خوشتان میاد؟
او گفت:مگر شما خانم کم حرف هم سراغ دارید؟
3-خاصیت پنیر
ملانصرالدین زنش را صدا زد و به او گفت:کمی پنیر برای من بیاور تا بخورم،زیرا پنیر برای سلامتی بسیار مفید است و اشتها را زیاد میکند و دندان هارا سالم نگه میدارد و شکم را سیر میکند و به همین دلایل من پنیر را بسیار دوست دارم. زن ملانصرالدین گفت : پنیر نداریم! ملانصرالدین گفت : اشکالی ندارد،چون پنیر بسیار مضر است و چربی بدن را بالا میبرد و خون را غلیظ میکند و عقل را کم میکند و آدم را خنک می کند و... زن ملانصرالدین گفت : چرا اینقدر پرت و پلا میگویی؟ من بلأخره نفهمیدم پنیر مفید است یا مضر؟ ملانصرالدین جواب داد : اگر پنیر داشتیم مفید بود و حالا که نداریم بسیار مضر است.
4-خاصیت شنا
معلم شنا به شاگردش گفت : شنا قد را میکشه و اندام را متناسب میکنه.
شاگرد گفت : پس اگر این طوره،چرا اردک این ریختیه؟
5-خاصیت عینک
یک شبه نظامی در کلاس عملیات جنگی شرکت کرده بود.او یک عینک ته استکانی به چشم داشت و بدون عینک هیچ چیزی را نمیدید.استاد از او پرسید : اگر در حین حمله دشمن،به دماغت گلوله بخورد و دماغت کنده شود،چه اتفاقی می افتد و تو چه میکنی ؟ آن شبه نظامی جواب داد : قربان کور میشوم و چون جایی را نمیبینم،دشمن منو اسیر میکنه. استاد گفت : ازبین رفتن دماغت چه ربطی به چشمات دارد؟ شبه نظامی گفت : قربان وقتی دماغم کنده بشه،عینکم می افته و دیگه هیچ جایی رو نمیبینم.
6-خاصیت موز
یک مرد مفنگی به علت مصرف زیاد اشتهایش خیلی کم شده بود و به همین دلیل بسیار لاغر شده بود.دوستش به او گفت:فلانی،اگر مدتی پشت سر هم روزی 2 تا موز بخوری،مطمئن باش که لاغریت برطرف میشود.مرد مفنگی چند کیلو موز خرید و به خانه اش برد و تا میخواست اولین موز را بخورد، نگاهی به موز انداخت و دید شکل آن خمیده است.بعد به خودش گفت: ای بابا! اگر این موز میتونست کمر منو راست کنه،کمر خودش این جوری دولا نبود.
(جمع آوری شده توسط خودم)
نظرات (۳۳)