۱۹۱۸ روز بدون تو...
۱۹۱۸ روز بدون وجود تو،
هر روزش رو حس کردم و هر شبش رو با نبودنت گذروندم ،
۱۹۱۸ بار خورشید طلوع کرد و من نبودنت رو دیدم،
۱۹۱۸ بار شب شد و جای نگاهت فقط سکوت بود
این روزها یکی یکی گذشتن، اما دلتنگی هیچوقت کم نشد
۱۹۱۸ روز یعنی زندگی با خاطرهها، خوابیدن با یاد تو،
و بیدار شدن با امید دیدنت
حالا فقط یک آرزو دارم:
که روزهای بعدی با تو، نه بدون تو...
و قول میدم تا اون موقع قرار نیست فراموشت کنم...
به امید روزی که بعد ۱۹۱۸ روز دوباره ببینمت
مخاطب عزیزم، مانیا دلش خیلی برات تنگ شده:)
نظرات (۲۷)