ارمین روحی قدم میزند
ی شود بی تو از این شهر، سفر کردن و رفتن
بی پیامی به تو با قهر، گذر کردن و رفتن
می شود صفحه هر خاطره را پاره نمودن
می شود یاد تو را دست به سر کردن و رفتن
می شود دور تر از سیطره تیر نگاهت
به بلندای تو از دور نظر کردن و رفتن
نظرات