در حال بارگذاری ویدیو ...

▼[...(Bang Bang)...]▽

♠ ᴊᴏᴋᴇʀ
♠ ᴊᴏᴋᴇʀ

I was five and he was six

من 5 سالم بود و اون 6 سالش

We rode on horses made of sticks

سوار اسبهای چوبی میشدیم

He wore black and I wore white

اون سیاه به تن میکرد و من سفید

He would always win the fight

اون همیشه بازی رو میبرد

Bang bang

بنگ بنگ

he shot me down

اون منو هدف گرفت و زد

Bang bang

بنگ بنگ

I hit the ground

به زمین افتادم

Bang bang

بنگ بنگ
that awful sound

اون صدای وحشتناک اومد

Bang bang

بنگ بنگ

my baby shot me down

عشقم ، حسابی بهم شلیک کرد

Seasons came and changed the time

فصلها اومدن و رفتن و زمانه عوض شد

When I grew up, I called him mine

وقتی بزرگ شدم ، اونو مال خودم میدونستم

He would always laugh and say

اونم همیشه میخندید و میگفت

Remember when we used to play

یادته عادت داشتیم بازی کنیم

Bang bang

بنگ بنگ

I shot you down

من تو رو هدف گرفتم و زدم

Bang bang

بنگ بنگ

you hit the ground

تو به زمین افتادی

Bang bang

بنگ بنگ

that awful sound

اون صدای وحشتناک اومد

Bang bang

بنگ بنگ

I used to shoot you down

کارم همین بود که بهت شلیک کنم

Music played, and people sang

موسیقی پخش شد و مردم آواز خوندن

Just for me, the church bells rang

زنگ کلیسا به صدا دراومد ، همه اینا برای من بود

Now he's gone, I don't know why

حالا او رفته ، و نمیدونم چرا رفت

And till this day, sometimes I cry

و تا امروز ، گاهی گریه میکنم

He didn't even say goodbye

حتی خداحافظی ام نکرد

He didn't take the time to lie

حتی زمانی صرف این نکرد که بهم دروغ بگه

Bang bang

بنگ بنگ

he shot me down

اون منو هدف گرفت و زد

Bang bang

بنگ بنگ

I hit the ground

به زمین افتادم

Bang bang

بنگ بنگ

that awful sound

اون صدای وحشتناک اومد

Bang bang

بنگ بنگ

my baby shot me down

عشقم ، حسابی بهم شلیک کرد

my baby shot me down

عشقم ، حسابی بهم شلیک کرد

my baby shot me down

عشقم ، حسابی بهم شلیک کرد

he shot me down

اون منو هدف گرفت و زد

نظرات (۱۴۱)

Loading...

توضیحات

▼[...(Bang Bang)...]▽

۴۵ لایک
۱۴۱ نظر

I was five and he was six

من 5 سالم بود و اون 6 سالش

We rode on horses made of sticks

سوار اسبهای چوبی میشدیم

He wore black and I wore white

اون سیاه به تن میکرد و من سفید

He would always win the fight

اون همیشه بازی رو میبرد

Bang bang

بنگ بنگ

he shot me down

اون منو هدف گرفت و زد

Bang bang

بنگ بنگ

I hit the ground

به زمین افتادم

Bang bang

بنگ بنگ
that awful sound

اون صدای وحشتناک اومد

Bang bang

بنگ بنگ

my baby shot me down

عشقم ، حسابی بهم شلیک کرد

Seasons came and changed the time

فصلها اومدن و رفتن و زمانه عوض شد

When I grew up, I called him mine

وقتی بزرگ شدم ، اونو مال خودم میدونستم

He would always laugh and say

اونم همیشه میخندید و میگفت

Remember when we used to play

یادته عادت داشتیم بازی کنیم

Bang bang

بنگ بنگ

I shot you down

من تو رو هدف گرفتم و زدم

Bang bang

بنگ بنگ

you hit the ground

تو به زمین افتادی

Bang bang

بنگ بنگ

that awful sound

اون صدای وحشتناک اومد

Bang bang

بنگ بنگ

I used to shoot you down

کارم همین بود که بهت شلیک کنم

Music played, and people sang

موسیقی پخش شد و مردم آواز خوندن

Just for me, the church bells rang

زنگ کلیسا به صدا دراومد ، همه اینا برای من بود

Now he's gone, I don't know why

حالا او رفته ، و نمیدونم چرا رفت

And till this day, sometimes I cry

و تا امروز ، گاهی گریه میکنم

He didn't even say goodbye

حتی خداحافظی ام نکرد

He didn't take the time to lie

حتی زمانی صرف این نکرد که بهم دروغ بگه

Bang bang

بنگ بنگ

he shot me down

اون منو هدف گرفت و زد

Bang bang

بنگ بنگ

I hit the ground

به زمین افتادم

Bang bang

بنگ بنگ

that awful sound

اون صدای وحشتناک اومد

Bang bang

بنگ بنگ

my baby shot me down

عشقم ، حسابی بهم شلیک کرد

my baby shot me down

عشقم ، حسابی بهم شلیک کرد

my baby shot me down

عشقم ، حسابی بهم شلیک کرد

he shot me down

اون منو هدف گرفت و زد

موسیقی و هنر