[دیوونه]

۰ نظر گزارش تخلف
E.oneهمون رضا
E.oneهمون رضا

یک فرد بود که با شخصیت زادهٔ ذهنش همیشه صحبت می‌کرد و روابط اجتماعی برقرار نمی‌کرد.
دیوونه، مریض و روانی کمترین چیزایی بود که تو جامعه نسبیش می‌شد. از میان اون جامعه فقط یک نفر بود که پرسید:« چرا هیچوقت با انسان ها هم کلام نمی‌شوی؟» فرد گفت:«ترجیحم این است یک عمر به من دیوانه بگن ولی با زادهٔ ذهنم حرف بزنم که منو بفهمه تا انسان های زائد که ادای فهمیده رو در میارن.»

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

[دیوونه]

۱۰ لایک
۰ نظر

یک فرد بود که با شخصیت زادهٔ ذهنش همیشه صحبت می‌کرد و روابط اجتماعی برقرار نمی‌کرد.
دیوونه، مریض و روانی کمترین چیزایی بود که تو جامعه نسبیش می‌شد. از میان اون جامعه فقط یک نفر بود که پرسید:« چرا هیچوقت با انسان ها هم کلام نمی‌شوی؟» فرد گفت:«ترجیحم این است یک عمر به من دیوانه بگن ولی با زادهٔ ذهنم حرف بزنم که منو بفهمه تا انسان های زائد که ادای فهمیده رو در میارن.»