نجابت من پارت 49

۰ نظر
گزارش تخلف
دنیاسینگ گرور
دنیاسینگ گرور

ازهتل که اومدم بیرون انگار یه انرزی زاید الوصفی داشتم رفتم خرید و تقریبا میشه گفت کله وسایل رو خریدم بعد از خرید رفتم به کافی شاپ هتل تا یه چیزی بخورم که مبایلم زنگ خورد اسمه بابا رو گوشی خودنمایی میکرد دکمه ی سبز رو فشار دادم
-جونم بابایی
-خوبی عزیزم
-ممنون شما چه طوری؟
-منم خوبم ارزو بابا
-کاری داشتید بابا جون؟
-ارزو جان نمیخوای برگردی بابا5 ماه بدون تو خیلی سخت بود بیا دیگه بابایی
گریم گرفت هیچ کس توزندگیم به اندازه پدرم برام عزیز نبود هیچکس
-میام بابا میام همین الان میرم بلیط میگیرم
-بیا که منتظرتم گل دخترم
5ماه موندم دلم برای خونه وپدرم تنگ بود خیلی زود بلیط گرفتم وقصد برگشت کردم وقتی که برگشتم اولین کسی که تو فرودگاه دیدم کاوه بود .ازم خواست مثله یه مادر کناره مریم باشم دودل بودم ازش وقت خواستم که فک کنم نمیدونم باید چی کار میکردم

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

نجابت من پارت 49

۴ لایک
۰ نظر

ازهتل که اومدم بیرون انگار یه انرزی زاید الوصفی داشتم رفتم خرید و تقریبا میشه گفت کله وسایل رو خریدم بعد از خرید رفتم به کافی شاپ هتل تا یه چیزی بخورم که مبایلم زنگ خورد اسمه بابا رو گوشی خودنمایی میکرد دکمه ی سبز رو فشار دادم
-جونم بابایی
-خوبی عزیزم
-ممنون شما چه طوری؟
-منم خوبم ارزو بابا
-کاری داشتید بابا جون؟
-ارزو جان نمیخوای برگردی بابا5 ماه بدون تو خیلی سخت بود بیا دیگه بابایی
گریم گرفت هیچ کس توزندگیم به اندازه پدرم برام عزیز نبود هیچکس
-میام بابا میام همین الان میرم بلیط میگیرم
-بیا که منتظرتم گل دخترم
5ماه موندم دلم برای خونه وپدرم تنگ بود خیلی زود بلیط گرفتم وقصد برگشت کردم وقتی که برگشتم اولین کسی که تو فرودگاه دیدم کاوه بود .ازم خواست مثله یه مادر کناره مریم باشم دودل بودم ازش وقت خواستم که فک کنم نمیدونم باید چی کار میکردم