محمود محبوبیان کتاب الماس من

once
once

محمود محبوبیان متولد سال 1337 اهل کشور ایران میباشد. او اولین فرزند از یک خانواده 8 نفره و نسبتا فقری بود که در یک شب سرد پائیزی در شهر تبریز بدنیا آمد. بر حسب شرایط زندگی از همان ابتدای کودکی دوران پرچالشی را به همراه داشت. دست فروشی و کمک به پدر برای تامین خراج و هزینه های تحصیلی یک از اساسی ترین چالش های او در دوران نوجوانی بود. محمود محبوبیان الکترونیک را بعنوان رشته تحصیلی خود انتخاب کرد. در همان دوران تحصیل پدر یکی از همکلاسی هایش مغازه شیشه بری داشت، او نیز بواسطه آنها با کار شیشه بری و نصب شیشه آشنا شد و بصورت پاره وقت برای تامین هزینه هایش به نصب شیشه های ساختمانی مشغول میشد.
تمام ابزار کاری محمود محبوبیان در آن زمان فقط یک الماس شیشه بری بود که آن را همیشه به همراه خود داشت. او بعدها تاجر موفقی در واردات و صادرات انبوه شیشه شد و دیگر کار نصب شیشه انجام نمیداد اما همچنان آن الماس شیشه بری را همیشه به همراه خود داشت.
محمود محمود در بخشی از خاطرات خود میگوید :
"زمانی که من شروع بکار کردم تنها ابزار کاری من همین الماس شیشه بری بود. بین من و این الماس روزهایی بوده که هرگز نمی خواهم آن را فراموش کنم. این الماس به من یادآوری میکند که از کجا و چگونه به اینجا رسیده ام"
نام کتاب "الماس من" هم برگرفته از این رابطه میباشد که محمود محبوبیان خاطرات و تجربیات خود را در آن ثبت کرده تا الماس او به گنجینه ای ارزشمند تبدیل و باقی بماند.

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

محمود محبوبیان کتاب الماس من

۱ لایک
۰ نظر

محمود محبوبیان متولد سال 1337 اهل کشور ایران میباشد. او اولین فرزند از یک خانواده 8 نفره و نسبتا فقری بود که در یک شب سرد پائیزی در شهر تبریز بدنیا آمد. بر حسب شرایط زندگی از همان ابتدای کودکی دوران پرچالشی را به همراه داشت. دست فروشی و کمک به پدر برای تامین خراج و هزینه های تحصیلی یک از اساسی ترین چالش های او در دوران نوجوانی بود. محمود محبوبیان الکترونیک را بعنوان رشته تحصیلی خود انتخاب کرد. در همان دوران تحصیل پدر یکی از همکلاسی هایش مغازه شیشه بری داشت، او نیز بواسطه آنها با کار شیشه بری و نصب شیشه آشنا شد و بصورت پاره وقت برای تامین هزینه هایش به نصب شیشه های ساختمانی مشغول میشد.
تمام ابزار کاری محمود محبوبیان در آن زمان فقط یک الماس شیشه بری بود که آن را همیشه به همراه خود داشت. او بعدها تاجر موفقی در واردات و صادرات انبوه شیشه شد و دیگر کار نصب شیشه انجام نمیداد اما همچنان آن الماس شیشه بری را همیشه به همراه خود داشت.
محمود محمود در بخشی از خاطرات خود میگوید :
"زمانی که من شروع بکار کردم تنها ابزار کاری من همین الماس شیشه بری بود. بین من و این الماس روزهایی بوده که هرگز نمی خواهم آن را فراموش کنم. این الماس به من یادآوری میکند که از کجا و چگونه به اینجا رسیده ام"
نام کتاب "الماس من" هم برگرفته از این رابطه میباشد که محمود محبوبیان خاطرات و تجربیات خود را در آن ثبت کرده تا الماس او به گنجینه ای ارزشمند تبدیل و باقی بماند.