جک خندان *بخش بیست و چهارم

۳ نظر گزارش تخلف
桜」 ー s͓̽a͓̽k͓̽u͓̽r͓̽a͓̽」
桜」 ー s͓̽a͓̽k͓̽u͓̽r͓̽a͓̽」

یک چیز سرد از ستون فقرات ایساک حرکت کرد، به موهای پشت گردنش رسید و موهاشو بلند کرد. ایساک اروم چرخید. جک خندان مثل یه کابوس شده بود اون کاملا بی رنگ و سیاه شده بود موهای پاره پاره و دندون های تیز که با لبخندش تزئین شده بودو دست های بسیار بلند با ناخن های بلند تیز که انگار زمینو خراش میداد، جک با صدای سرد، گوش خراش و شیطانی یی گفت

((چقدر قشنگه که بلاخره ازاد شدم!دلت برام تنگ شده بود ایساک؟))

نظرات (۳)

Loading...

توضیحات

جک خندان *بخش بیست و چهارم

۷ لایک
۳ نظر

یک چیز سرد از ستون فقرات ایساک حرکت کرد، به موهای پشت گردنش رسید و موهاشو بلند کرد. ایساک اروم چرخید. جک خندان مثل یه کابوس شده بود اون کاملا بی رنگ و سیاه شده بود موهای پاره پاره و دندون های تیز که با لبخندش تزئین شده بودو دست های بسیار بلند با ناخن های بلند تیز که انگار زمینو خراش میداد، جک با صدای سرد، گوش خراش و شیطانی یی گفت

((چقدر قشنگه که بلاخره ازاد شدم!دلت برام تنگ شده بود ایساک؟))