فلسفه دوستی (همزیستی )

۰ نظر
گزارش تخلف
انسان شناسی و عرفان
انسان شناسی و عرفان

۳۵- فلسفه دوستی

همزیستی بی تداخل و تجاوز و تدافع و تهاجم و توقع وتکذیب : اینست دوستی !

همزیستی یا بر اساس نیاز است و یا بی نیازی. نوع اول به خصومت می انجامد و نوع دوم به دوستی.

و اما همزیستی بدون هیچ نیاز فقط در صورتی ممکن می شود که نیازی برتر وجود داشته باشد که آن دوستی است.

دوستی حاصل دوست داشتن نیست چون دوست داشتن طبعأ توقعاتی بهمراه دارد. لذا فقط دو انسان که به تنهائی رسیده و تنهائی را انتخاب کرده و در آن قرار گرفته باشند می توانند دوستی کنند.

همزیستی بر اساس اشتراکات فکری و عاطفی هرگز به دوستی نمی انجامد و اتفاقا به جدال و خصومت می کشد زیرا آنچه توقع نامیده می شود که اساس عداوت است برخاسته از اشتراکات و قراردادهای کتبی یا شفاهی می باشد.

جدال و تشنج یک رابطه تماماً حاصل اشتراکات فکری و عاطفی و سوابق معلوم می باشد. و اشد خصومت حاصل عواطف قلبی است زیرا آنکه شدیدتر کسی را دوست میدارد از وی توقع دارد که بیشتر با او باشد و مصاحبت و رفاقت و هموئی و اتحاد داشته باشد و در واقع پیر و مرید امیال او باشد. زیرا انسان میخواهد محبوبش بخشی از وجودش ب...

از کتاب فلسفه جهانی دین ص 191
مولف: استاد علی اکبر خانجانی

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

فلسفه دوستی (همزیستی )

۰ لایک
۰ نظر

۳۵- فلسفه دوستی

همزیستی بی تداخل و تجاوز و تدافع و تهاجم و توقع وتکذیب : اینست دوستی !

همزیستی یا بر اساس نیاز است و یا بی نیازی. نوع اول به خصومت می انجامد و نوع دوم به دوستی.

و اما همزیستی بدون هیچ نیاز فقط در صورتی ممکن می شود که نیازی برتر وجود داشته باشد که آن دوستی است.

دوستی حاصل دوست داشتن نیست چون دوست داشتن طبعأ توقعاتی بهمراه دارد. لذا فقط دو انسان که به تنهائی رسیده و تنهائی را انتخاب کرده و در آن قرار گرفته باشند می توانند دوستی کنند.

همزیستی بر اساس اشتراکات فکری و عاطفی هرگز به دوستی نمی انجامد و اتفاقا به جدال و خصومت می کشد زیرا آنچه توقع نامیده می شود که اساس عداوت است برخاسته از اشتراکات و قراردادهای کتبی یا شفاهی می باشد.

جدال و تشنج یک رابطه تماماً حاصل اشتراکات فکری و عاطفی و سوابق معلوم می باشد. و اشد خصومت حاصل عواطف قلبی است زیرا آنکه شدیدتر کسی را دوست میدارد از وی توقع دارد که بیشتر با او باشد و مصاحبت و رفاقت و هموئی و اتحاد داشته باشد و در واقع پیر و مرید امیال او باشد. زیرا انسان میخواهد محبوبش بخشی از وجودش ب...

از کتاب فلسفه جهانی دین ص 191
مولف: استاد علی اکبر خانجانی