اسم چالش : حیات

خب سوالا

1) اصل لطفا یامین ۱۷..دقیقا فردا ب قمری میشه ۱۸:(
2)ترجیح می دهی به گذشته سفر کنی یا به آینده؟
به نظرم زیاد فرق نداره
اگه بخوام ب گذشته سفر کنم یه اتفاق خوبو انتخاب میکنم
اگه به اینده...خب نمیدونم قراره چ بلایی سرم بیاد ولی چون جدیده خب جذابیت خودشو داره
ولی این ک آینده رو ببینیم اصن خوب نیست..حتی گاهی ک خواب میبینم و اتفاق میوفتن حس خوبی ندارم...چون یجورایی زندگی تکراری میشه

3)به نظرت حس یه ادم برفی چی میتونه باشه ؟حس تباهی و ترس از تمام شدن ولی بجاش چون میدونه زیاد وقت نداره تو لحظه زندگی میکنه و لذت میبره

4) وقتی دلت میگیره چطوری خودتو خالی می کنی ؟صبر پیشه مینمایم تا باز شود
البته یه دفترم دارم گاهی مینویسم توش..البته چیزای خوب رو هم مینویسم
اگه بفهمم کسی دستش ب اون دفترم رسیده باید با دستش خداحافظی کنه طرف

5) 5 تا فرد که وقتی دلت گرفته باهاشون حرف می زنی ؟
اون موقع حرف نمیزنم....ولی بعدش گاهی میرم پیش یکی چسناله میکنم و تعریف میکنم چی شد:| شما نمیشناسیدش
اره همون ی نفر فقط

6) زندگیتو برای چی یا کی حاضری فدا کنی ؟
برای کسایی ک برام عزیزن

7)بزرگترین پشیمونیت ؟ از چیزی پشیمون نیستم چون نمیتونم چیزی رو تغییر بدم...فقط از اشتباهام یاد میگیرم بعدا چیکار کنم

8)چه چیزی باعث استرس تو می شه؟
کلا آدم استرسی نیستم..ولی کنکور:/چون یجورایی ترس از شکست دارم:(
و وقتی تو یه جمع قرار بگیرم مخصوصا اگه قرار باشه حرف بزنم

9) اگه بهت بگن چشماتو ببند و فکر کن اولین کلمه ای که بعد از بستن چشمات میاد تو ذهنت ؟
این: الان قراره چه کلمه ای به ذهنم بیاد؟؟؟؟

10)صحنه ای که دلتو شکسته چه صحنه ای بود ؟
دوست ندارم راجعش حرف بزنم

11)دوست داشتنی توی چه برهه ی زمانی باشی ؟زمان کوروش کبیر
و
و
واخری ..............
یه جمله تو ذهنت داشته باش و اونو چشم بسته تایپ کن اول جمله ی توی ذهنتو بنویس بعد چشم بسته XD

دیم داری بام باری بام
دیک دازیم بام باری بام

وای حس میکنم برا هر سوال خیلی نوشتم
بمبممسمصکقکییمیولپبوقمبمبمقمرمب