اجرای آهنگ 'Through The Night' آیو کنسرت دِ وینینگ
خب جیونی فکر کنم الان همونجاییکه باید وایسادیم
همون لبه پرتگاهی که همیشه منتظرش بودی
همونقدر براش هیجان داری و همونقدرم میترسی
فک کنم همینه دیگه آره؟!
برم یا بمونم؟
ببینم یا نبینم؟ بشنوم یا نه؟
کسیو کمک کنم یا کمک بخوام؟
مهربونی همیشه احساسیه که طرد میشه..
.
این آهنگ این اجرای آروم برای کسی مثل من خیلی حرفها داره
خیلی از ثانیه ها دقیقه ها نفس های زندگیمو برای خودش داره
خیلی از احساساتیو داره که اگه بگم مثل آغوشه آرومِ بازم همه چی نمیشه
نمیتونم با کلملت و تعریفا محدودش کنم
خیلی از حرفاییکه کسی نشنیده کسی ن.رسیده
.
همیشه فضای اینجا وایبی که فندوم یوئنا داشتن رو دوست داشتم
برام مثل خونه بوده(-و هست و میدونم میمونه:)
انگار یه جورایی وقتی دیگه کسی برات نمونده
وقتی شب از نصف شب گذشته
وقتی همه رفتن و فقط سکوت تاریکی باهات مونده
اونموقعس که چیزی که واقعا دوستش داریو به یاد میاری
اون دستاشو میندازه رو شونهات
حرفاشو لبخندشو به یاد میاری
این عشقه مگه نه.؟
نظرات (۳)