او همیشه جاه‌طلب بوده است، آرزو دارد مارشالی شود که کیهان را متحد میسازد. از نظر او، برای مارشال شدن، اول باید ژنرال شود و قبل از آن هم سرباز. سفر قهرمان، مرد جوانی با ظاهری متوسط که به تازگی از دبیرستان فارغ‌التحصیل شده، تصادفا در ناو نظامی‌ای نام‌نویسی می‌کند که اساسا دیگر وجود ندارد. سفر او با شکنجه شروع می‌شود، اما شکنجه‌ای خوب بوسیله‌ی مربی‌اش. او همیشه آرزو داشت مارشالی شود که کیهان را متحد میسازد و مربی‌اش با استفاده از روش آموزشی نامتعارف، اساس را برایش بنا کرد. اولین قدم یا اولین مانع او، زنده ماندن در تمرین پایه در اردوگاه تمرینی و تحمل شکنجه‌ی نیک‌خواهانه‌ی مربی‌اش بود. او زنده ماند، با موفقیت فارغ‌التحصیل شد و از محدودیت‌ها فراتر رفت.