)
زندگی من شده تو بودن در حالی که نیستی
وقتی که ماه میتابه و تو نیستی که کنار اون بدرخشی
وقتی کتاب میخونم تو نیستی که راجب کتاب ازم بپرسی و برام قهوه با همون طمع همیشگی درست کنی
وقتی میریم بیرون تو نیستی که دستمو بگیری
وقتی غذا درست میکنم تو نیستی که پشت بغلم کنی
من همه این کارهارو دوباره انجام میدم ولی تو نیستی :)
نظرات