#فتنه ی اقتصادی

۰ نظر
گزارش تخلف
Akbarifarshid _ فرشید اکبری - farshid akbari
Akbarifarshid _ فرشید اکبری - farshid akbari

در منطق نبرد نرم، ضعف دشمن هم‌زمان دو کارکرد دارد: هم امکان پیش‌روی و فتح سنگرهای جدید را فراهم می‌کند و هم با به رخ کشیدن این ضعف در عرصه عمومی، اعتبار و هیبت نظام تصمیم‌ساز را فرسایش می‌دهد.
در چنین چارچوبی، آنچه امروز در موضوع حجاب مشاهده می‌شود، صرفاً یک «عقب‌نشینی اجرایی» یا «تعدیل سیاست» نیست، بلکه از منظر جنگ شناختی، یک سیگنال محیطی تلقی می‌شود. می‌توان این وضعیت را تا حدی با فقدان اقدامات ایجابی متناسب با حجم و شدت سیاست‌های سلبی در سال‌های گذشته توضیح داد؛ جایی که ابزارهای انتظامی و حقوقی جلوتر از فرهنگ‌سازی و اقناع اجتماعی حرکت کردند. اما مسئله اینجاست که دشمن منتظر اصلاح سیاست‌ها یا بازتعریف رویکردهای ایجابی نمی‌ماند. در منطق عملیات روانی، خلأ به‌سرعت پر می‌شود؛ اگر نه با روایت رسمی، با روایت رقیب.
در این چارچوب، رخدادهایی مانند فعالیت‌های ساختارشکنانه نرگس محمدی و سپیده قلیان در مشهد، آوازخوانی جدید هنگامه قاضیانی، یا مصاحبه ترانه علیدوستی، صرفاً کنش‌های فردی یا تصادفی نیستند. انتخاب زمان، مکان و قالب رسانه‌ای این اقدامات نشان می‌دهد که با منطق «هم‌زمانی نمادین» مواجه‌ایم؛ یعنی کنش‌هایی که آگاهانه در ایام دارای بار عاطفی و هویتی برای نظام، مانند سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، انجام می‌شوند تا پیام ضمنی خود را پررنگ‌تر منتقل کنند: «اقتدار نمادین شما قابل به چالش کشیدن است».
در این فرآیند، هر اقدام ساختارشکنانه، نه به‌عنوان یک نقطه پایان، بلکه به‌عنوان سکوی پرتاب برای گام بعدی عمل می‌کند. سکوت یا واکنش‌های پراکنده و غیرمنسجم، به‌جای کاهش تنش، به تثبیت وضعیت جدید کمک می‌کند.
در نهایت، مسئله حجاب در این میدان، صرفاً یک موضوع فقهی یا اجتماعی نیست، بلکه به نشانگر اقتدار شناختی نظام بدل شده است.
اگر این واقعیت درک نشود، نزاع بر سر حجاب، آرام‌آرام از یک اختلاف فرهنگی به یک بحران هویتی و امنیتی مزمن تبدیل خواهد شد.
هدف بعدی دشمن؛ در ایام ۲۲ بهمن همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب خواهد بود؛ در این ایام منتظر ساختارشکنی‌های افراطی‌تر توسط جریان زن‌زندگی‌آزادی باشید.

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

#فتنه ی اقتصادی

۰ لایک
۰ نظر

در منطق نبرد نرم، ضعف دشمن هم‌زمان دو کارکرد دارد: هم امکان پیش‌روی و فتح سنگرهای جدید را فراهم می‌کند و هم با به رخ کشیدن این ضعف در عرصه عمومی، اعتبار و هیبت نظام تصمیم‌ساز را فرسایش می‌دهد.
در چنین چارچوبی، آنچه امروز در موضوع حجاب مشاهده می‌شود، صرفاً یک «عقب‌نشینی اجرایی» یا «تعدیل سیاست» نیست، بلکه از منظر جنگ شناختی، یک سیگنال محیطی تلقی می‌شود. می‌توان این وضعیت را تا حدی با فقدان اقدامات ایجابی متناسب با حجم و شدت سیاست‌های سلبی در سال‌های گذشته توضیح داد؛ جایی که ابزارهای انتظامی و حقوقی جلوتر از فرهنگ‌سازی و اقناع اجتماعی حرکت کردند. اما مسئله اینجاست که دشمن منتظر اصلاح سیاست‌ها یا بازتعریف رویکردهای ایجابی نمی‌ماند. در منطق عملیات روانی، خلأ به‌سرعت پر می‌شود؛ اگر نه با روایت رسمی، با روایت رقیب.
در این چارچوب، رخدادهایی مانند فعالیت‌های ساختارشکنانه نرگس محمدی و سپیده قلیان در مشهد، آوازخوانی جدید هنگامه قاضیانی، یا مصاحبه ترانه علیدوستی، صرفاً کنش‌های فردی یا تصادفی نیستند. انتخاب زمان، مکان و قالب رسانه‌ای این اقدامات نشان می‌دهد که با منطق «هم‌زمانی نمادین» مواجه‌ایم؛ یعنی کنش‌هایی که آگاهانه در ایام دارای بار عاطفی و هویتی برای نظام، مانند سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، انجام می‌شوند تا پیام ضمنی خود را پررنگ‌تر منتقل کنند: «اقتدار نمادین شما قابل به چالش کشیدن است».
در این فرآیند، هر اقدام ساختارشکنانه، نه به‌عنوان یک نقطه پایان، بلکه به‌عنوان سکوی پرتاب برای گام بعدی عمل می‌کند. سکوت یا واکنش‌های پراکنده و غیرمنسجم، به‌جای کاهش تنش، به تثبیت وضعیت جدید کمک می‌کند.
در نهایت، مسئله حجاب در این میدان، صرفاً یک موضوع فقهی یا اجتماعی نیست، بلکه به نشانگر اقتدار شناختی نظام بدل شده است.
اگر این واقعیت درک نشود، نزاع بر سر حجاب، آرام‌آرام از یک اختلاف فرهنگی به یک بحران هویتی و امنیتی مزمن تبدیل خواهد شد.
هدف بعدی دشمن؛ در ایام ۲۲ بهمن همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب خواهد بود؛ در این ایام منتظر ساختارشکنی‌های افراطی‌تر توسط جریان زن‌زندگی‌آزادی باشید.