در حال بارگذاری ویدیو ...

بغض خیلی عجیبه | دلنوشته خودم

۵۰ نظر گزارش تخلف
SkyVirtual
SkyVirtual

بغض
کلمه ی عجیبیه
کلمه ایی که کلی معنی تو خودش جا داده
دلتنگی
دوری
تنهایی
دلشکستگی
و....
همه اینا جزو معنی هاشه
ولی فقط وقتی که بغض کنی معنی اصلیشودرک میکنی

بغض یعنی یه حال خاص
یه آدم پر از وسواس
نمونه برات حواس و
در بیوفتی با صاحب خونه بی احساس
بغض یعنی تنهایی
گوشه گیری و بی اعتنایی
انگار نه انگار اینجایی
همه واست غریبه و
تو فکر امتحان نهایی
بغض یعنی دوری
عاشقی و صبوری
عشق هم خو ندارم
پس چه جمله بی منظوری

بغض یعنی دلتنگی
همه واست رنگارنگ
ولی تو یک رنگی
تا چشم میبینه هیشکی به فکرت نیست
باهاش جشن بگیری
نمره ریاضی ک شده بیست
بغض یعنی کنکور
ک سد راه من بود
من عاشق پزشکی
ولی راهی برا ورودم نبود
بغض یعنی یه استعدادی تو نوشتن
ولی با بغض سرنوشتت رو نوشتن
بغض یعنی
یه مغازه بگیری جای پرت وخیلی کوچیک
که هیچ وقت کسی بش نمیشد حتی نزدیک
تو غروب های دلگیر
من کارد میشدم و بقیه پنیر
همه ازم فراری
میگن ک نداری اخلاق کاری
بغض یعنی
یه استعداد نابی تو قافیه
نشون میده اینا همش یه بازیه

بازی سرنوشت که
واسه ما ها خوب ننوشت
همه نا امید از انتخابن
واسه آرامش بیشتر
قرص میخورن میخوابن
شاید ک ببینن خواب عشقشون
شاید تلخه
ولی خب عوض میکنه
حالشون رو تو اون صفحه

صفحه روزگار ما
هنوزم سیاه و تاریک
خونه مارو رسوند به
یه کوچه بن بست و باریک

یه خونه 60 متری با یه خواب
که صاحبش یه
روزم واسه اجاره خونش وقت نمیداد
بغض یعنی
چیزی نمیدونن از یه زندگی سخت
اونایی تو بدبختی هم
واسه ما بودن خوشبخت
یه لحضه نیومدن پایین از تخت
ببینن تنهایی چطور بست بر ما رخت

بغض یعنی هیشکی هیچی نمیدونه
هموطنت شعرات نمیتونه بخونه
چونکه غیر مجازه
منم دارم میخونم بدون اجازه
بغض یعنی نفهمن چی نوشتی
یه مشت به اصطلاح بهشتی
بغض یعنی نباشه استودیو
خودت بخونی اونا ک نوشتیو
بغض یعنی انتقاد از کشورت
محکوم بشی و بزارن درت

بغض، آن حسِ عجیبی‌ایست که از قلبِ دلتنگ و شکسته، آرام آرام به سمت گلو راه می‌یابد.
مینشیند بر بامِ خانه‌ی گلویت، درد می‌شود، سنگ می‌شود و نمی‌شکند.
تصویر بغض را میخواهی؟!
اندکی رنگِ سیاهِ دلتنگی، مقداری خاکستریِ درد و کمی قرمزِ خونینِ قلبِ شکسته، کامل کن نقاشی‌ات را.

نظرات (۵۰)

Loading...

توضیحات

بغض خیلی عجیبه | دلنوشته خودم

۲۷ لایک
۵۰ نظر

بغض
کلمه ی عجیبیه
کلمه ایی که کلی معنی تو خودش جا داده
دلتنگی
دوری
تنهایی
دلشکستگی
و....
همه اینا جزو معنی هاشه
ولی فقط وقتی که بغض کنی معنی اصلیشودرک میکنی

بغض یعنی یه حال خاص
یه آدم پر از وسواس
نمونه برات حواس و
در بیوفتی با صاحب خونه بی احساس
بغض یعنی تنهایی
گوشه گیری و بی اعتنایی
انگار نه انگار اینجایی
همه واست غریبه و
تو فکر امتحان نهایی
بغض یعنی دوری
عاشقی و صبوری
عشق هم خو ندارم
پس چه جمله بی منظوری

بغض یعنی دلتنگی
همه واست رنگارنگ
ولی تو یک رنگی
تا چشم میبینه هیشکی به فکرت نیست
باهاش جشن بگیری
نمره ریاضی ک شده بیست
بغض یعنی کنکور
ک سد راه من بود
من عاشق پزشکی
ولی راهی برا ورودم نبود
بغض یعنی یه استعدادی تو نوشتن
ولی با بغض سرنوشتت رو نوشتن
بغض یعنی
یه مغازه بگیری جای پرت وخیلی کوچیک
که هیچ وقت کسی بش نمیشد حتی نزدیک
تو غروب های دلگیر
من کارد میشدم و بقیه پنیر
همه ازم فراری
میگن ک نداری اخلاق کاری
بغض یعنی
یه استعداد نابی تو قافیه
نشون میده اینا همش یه بازیه

بازی سرنوشت که
واسه ما ها خوب ننوشت
همه نا امید از انتخابن
واسه آرامش بیشتر
قرص میخورن میخوابن
شاید ک ببینن خواب عشقشون
شاید تلخه
ولی خب عوض میکنه
حالشون رو تو اون صفحه

صفحه روزگار ما
هنوزم سیاه و تاریک
خونه مارو رسوند به
یه کوچه بن بست و باریک

یه خونه 60 متری با یه خواب
که صاحبش یه
روزم واسه اجاره خونش وقت نمیداد
بغض یعنی
چیزی نمیدونن از یه زندگی سخت
اونایی تو بدبختی هم
واسه ما بودن خوشبخت
یه لحضه نیومدن پایین از تخت
ببینن تنهایی چطور بست بر ما رخت

بغض یعنی هیشکی هیچی نمیدونه
هموطنت شعرات نمیتونه بخونه
چونکه غیر مجازه
منم دارم میخونم بدون اجازه
بغض یعنی نفهمن چی نوشتی
یه مشت به اصطلاح بهشتی
بغض یعنی نباشه استودیو
خودت بخونی اونا ک نوشتیو
بغض یعنی انتقاد از کشورت
محکوم بشی و بزارن درت

بغض، آن حسِ عجیبی‌ایست که از قلبِ دلتنگ و شکسته، آرام آرام به سمت گلو راه می‌یابد.
مینشیند بر بامِ خانه‌ی گلویت، درد می‌شود، سنگ می‌شود و نمی‌شکند.
تصویر بغض را میخواهی؟!
اندکی رنگِ سیاهِ دلتنگی، مقداری خاکستریِ درد و کمی قرمزِ خونینِ قلبِ شکسته، کامل کن نقاشی‌ات را.