رمان بهم نمره چند میدی ؟(توضیحات) (پارت 24)

۱۶ نظر گزارش تخلف
*nafiseh*
*nafiseh*

اوففف این پسره چقده فضوله. من:ساسان عشق اولمه که الان منو ول کرده وبا یکی دیگه اما من هنوزم دوسش دارم. نمیدونم چرا ولی در بدترین شرایط هم ازاذیت کردن پرهام لذت میبردم. پرهام با عصبانیت:عشق اولت. مگه این پسره چی داره که عشق اولت شده. بلند شد.پرهام با کلافگی:هنوزم دوسش داری هه مسخرست اون بهت خیانت کرده اما تو هنوزم دوسش داری فکر کردی اونم تو رو دوست داره اون عوضی فقط داره از سادگی و خوشکلیت سواستفاده میکنه. بعد یه مکث کوتاه. پرهام:ولت کرده اصلا غلط کرده لیاقتتو نداشته انگشتشو گرفت سمتمو .پرهام:تو هم دیونه ای که هنوز اون پسره زشتو دوست داری. من:مگه دیدیش که میگی زشته. پرهام با داد:نه چون اگه ببینمش میکشمش اصلا فکر نمیکردم همچین دختر ساده ای باشی و......همین جور یکریز داشت به منو ساسان فحش میداد بد جور قاطی کرده بود همچینم حرص میخورد که برای اولین بار دلم براش سوخت. منم بلند شدم. من با بغض:پرهام .پرهام که از داد زیاد صداش گرفته بود بالاخره ساکت شد.من:دروغ گفتم .آماده هر گونه فحش ودادی از طرف پرهام بودم. ولی تنها کاری که کرد این بود که رفت سر جاشو سرشو با دستاش گرفت. خدایا این چرا اینطوری میکنه نکنه واقعا دوستم داره. من:خوبی؟.پرهام در همون حالت:اگه میخوای بندازم تو استخر یا تو غذام صابون بریز یا ماشینمو خط خطی کن ولی (با بغض) خواهش میکنم دیگه این کارو باهام نکن. من با داد:چرا؟چرا انقده عصبانی شدی؟چرا اینطوری میگی؟.پرهام بلند شدو شونه هامو با دستاش گرفتو تو چشام زل زد. پرهام با همون بغض:چون دوست دارم. نه نمیخواستم این حرفو بشنوم حالا چیکار کنم. ساکت بودمو هیچی نمیگفتم. پرهام:اره دوست دارم میدونم شاید باورت نشه چون باورش واسه خودمم سخته ولی بخدا این هوس نیست اگه چیزی هست که هست فقط دوست داشتنه. بازم سکوت کردم .دستشو از رو شونه هام برداشتو پشتشو طرفم کرد. پرهام:چرا چیزی نمیگی. من:باشه اگه دوستم داری بهم ثابت کن. دوباره برگشت طرفم. پرهام:ثابت کنم؟چجوری؟.من:اگه واقعا دوستم داری باید فردا که همه برای ناهار میخوایم بیایم کناردریا با ماشینت و بهترین لباست بیای و جلوی همه ازم خواستگاری کنی. پرهام با تعجب:چرا باید اینکارو بکنم میخوای نازی رو اذیت کنی. من با عصبانیت:هه اره میخوام اذیتش کنم اصلا کارم ازیت کردنه تو هم الان عشقتو بهم ثابت کردی خواستم برم سمت ویلا که از پشت بغلم کرد.

نظرات (۱۶)

Loading...

توضیحات

رمان بهم نمره چند میدی ؟(توضیحات) (پارت 24)

۱۵ لایک
۱۶ نظر

اوففف این پسره چقده فضوله. من:ساسان عشق اولمه که الان منو ول کرده وبا یکی دیگه اما من هنوزم دوسش دارم. نمیدونم چرا ولی در بدترین شرایط هم ازاذیت کردن پرهام لذت میبردم. پرهام با عصبانیت:عشق اولت. مگه این پسره چی داره که عشق اولت شده. بلند شد.پرهام با کلافگی:هنوزم دوسش داری هه مسخرست اون بهت خیانت کرده اما تو هنوزم دوسش داری فکر کردی اونم تو رو دوست داره اون عوضی فقط داره از سادگی و خوشکلیت سواستفاده میکنه. بعد یه مکث کوتاه. پرهام:ولت کرده اصلا غلط کرده لیاقتتو نداشته انگشتشو گرفت سمتمو .پرهام:تو هم دیونه ای که هنوز اون پسره زشتو دوست داری. من:مگه دیدیش که میگی زشته. پرهام با داد:نه چون اگه ببینمش میکشمش اصلا فکر نمیکردم همچین دختر ساده ای باشی و......همین جور یکریز داشت به منو ساسان فحش میداد بد جور قاطی کرده بود همچینم حرص میخورد که برای اولین بار دلم براش سوخت. منم بلند شدم. من با بغض:پرهام .پرهام که از داد زیاد صداش گرفته بود بالاخره ساکت شد.من:دروغ گفتم .آماده هر گونه فحش ودادی از طرف پرهام بودم. ولی تنها کاری که کرد این بود که رفت سر جاشو سرشو با دستاش گرفت. خدایا این چرا اینطوری میکنه نکنه واقعا دوستم داره. من:خوبی؟.پرهام در همون حالت:اگه میخوای بندازم تو استخر یا تو غذام صابون بریز یا ماشینمو خط خطی کن ولی (با بغض) خواهش میکنم دیگه این کارو باهام نکن. من با داد:چرا؟چرا انقده عصبانی شدی؟چرا اینطوری میگی؟.پرهام بلند شدو شونه هامو با دستاش گرفتو تو چشام زل زد. پرهام با همون بغض:چون دوست دارم. نه نمیخواستم این حرفو بشنوم حالا چیکار کنم. ساکت بودمو هیچی نمیگفتم. پرهام:اره دوست دارم میدونم شاید باورت نشه چون باورش واسه خودمم سخته ولی بخدا این هوس نیست اگه چیزی هست که هست فقط دوست داشتنه. بازم سکوت کردم .دستشو از رو شونه هام برداشتو پشتشو طرفم کرد. پرهام:چرا چیزی نمیگی. من:باشه اگه دوستم داری بهم ثابت کن. دوباره برگشت طرفم. پرهام:ثابت کنم؟چجوری؟.من:اگه واقعا دوستم داری باید فردا که همه برای ناهار میخوایم بیایم کناردریا با ماشینت و بهترین لباست بیای و جلوی همه ازم خواستگاری کنی. پرهام با تعجب:چرا باید اینکارو بکنم میخوای نازی رو اذیت کنی. من با عصبانیت:هه اره میخوام اذیتش کنم اصلا کارم ازیت کردنه تو هم الان عشقتو بهم ثابت کردی خواستم برم سمت ویلا که از پشت بغلم کرد.