در حال بارگذاری ویدیو ...

خاطرات آیلی طوری/۲

۲۴ نظر گزارش تخلف
◇hwagae markett◇
◇hwagae markett◇

خب های گایز^^
خب من همونطور که گفتم باید از ۱۶ام برم مدرسه. نمیدونم چرا یهو هیجان گرفتم واسه ورودی جدیدا و انتقالی هامون. تازه مسئول پایه امسالمون صادق زادس. نگران نباشین مثل قبلی واسه اینم یه لقب میزاریم. خب از اصل ماجرا دور نشیم برم یه خاطره بگم از پریروز. خب ما راه افتادیم بریم خونه عمه مامانم. خالم رفت یه جعبه بزرگ رولت خرید با سه تا کلوچه.منم کلا چشمم پیش اونا بود. حالا اون سه تا کلوچه واسه چی بودن؟سه تا نوه شیطون عمه مامانم. ببینین ممکنه تا الان فهمیده باشین من خودم دست همه بچه شر ها رو از پشت بستم! و وقتی میگم یکی شیطونه یعنی واقعا غیر قابل کنترله! امسال ما اف اف جدید گرفته بودیم اینا که اومده بودن خونمون درو باز کردم دیدم دوتا موجود سفید یکی صورتی رو آیفونن! و از اونجایی که تو این جمع بعد از اونا من کوچیکترم میدنشون دست من-____- حالا من رفتم چند قسمت توکیو غول دان کردم اذیت کردن نشون بدم وحشت کننXD هیچی دیگه حالا خونشون کجا بود؟ دو هزار. کجای دو هزار؟ شمالیا میفهمن هلو کله(بقیه اینجوری در نظر بگیرین که خیلی بالاس و از یه جایی دیگه جاده آسفالت نداره). حالا ما با بدبختی رسیدیم اونجا دیدیم نیستن-_____- منم کلا نگران شیرینی ها بودمXD خالم هم گفت اشکالی نداره و شیرینی رو داد دست من گفت باز کن.اصن یه کیفی داد ته جعبه رو در آوردمXD بعدش اومدیم خونه من اومدم برم تو نما دیدم نت نداریم-___- دقیقا همون لحظه بارون گرفت نت گوشی هم قطع شد-____- باز شانس آوردم چند قسمت دان کرده بودم نشستم دیدم. حالا مامانم گیر سه فاز داده پاشو بیا تو حیاطXD بعد اصن یه قسمت سرنوشت ساز بود نمیشد گذاشت زمین کهXD تهشم موفق نشد بیارتم تو حیاطXDفرداش خالم برگشت تهران منم چسبیده بودم بهش که منم ببرXD گفت داییت میاد تنها نمیمونی. حالا دایی منم فوضووول اصن یه وضعی یعنی تا جایی که من هیستوری گوگلمو پاک کردم که یه وقت گوشیم افتاد دستش دستم رو نشهXDحالا بماند که رمز گوشیمم بلد نیستXD ولی خب کار از محکم کاری عیب نمیکنه. حالا منم از دیشب که داییم اومد هی میپیچم به پر و پاش که نت بگییییر تهشم به بهونه مدبر راضیش کردمXD حالا مدبر چیه؟ سایت دانش آموزی مدرسه ماست که برنامه هفتگی تابستون و سال تحصیلی و نمره ها و تکلیف ها و کارنامه های هفتگی و کارنامه داخلی سه و همه اعلان ها اونجا گذاشته میشه. من یه مدت به بهونه مدبر با کامپیوتر میومدم نما و میهنXD

نظرات (۲۴)

Loading...

توضیحات

خاطرات آیلی طوری/۲

۵ لایک
۲۴ نظر

خب های گایز^^
خب من همونطور که گفتم باید از ۱۶ام برم مدرسه. نمیدونم چرا یهو هیجان گرفتم واسه ورودی جدیدا و انتقالی هامون. تازه مسئول پایه امسالمون صادق زادس. نگران نباشین مثل قبلی واسه اینم یه لقب میزاریم. خب از اصل ماجرا دور نشیم برم یه خاطره بگم از پریروز. خب ما راه افتادیم بریم خونه عمه مامانم. خالم رفت یه جعبه بزرگ رولت خرید با سه تا کلوچه.منم کلا چشمم پیش اونا بود. حالا اون سه تا کلوچه واسه چی بودن؟سه تا نوه شیطون عمه مامانم. ببینین ممکنه تا الان فهمیده باشین من خودم دست همه بچه شر ها رو از پشت بستم! و وقتی میگم یکی شیطونه یعنی واقعا غیر قابل کنترله! امسال ما اف اف جدید گرفته بودیم اینا که اومده بودن خونمون درو باز کردم دیدم دوتا موجود سفید یکی صورتی رو آیفونن! و از اونجایی که تو این جمع بعد از اونا من کوچیکترم میدنشون دست من-____- حالا من رفتم چند قسمت توکیو غول دان کردم اذیت کردن نشون بدم وحشت کننXD هیچی دیگه حالا خونشون کجا بود؟ دو هزار. کجای دو هزار؟ شمالیا میفهمن هلو کله(بقیه اینجوری در نظر بگیرین که خیلی بالاس و از یه جایی دیگه جاده آسفالت نداره). حالا ما با بدبختی رسیدیم اونجا دیدیم نیستن-_____- منم کلا نگران شیرینی ها بودمXD خالم هم گفت اشکالی نداره و شیرینی رو داد دست من گفت باز کن.اصن یه کیفی داد ته جعبه رو در آوردمXD بعدش اومدیم خونه من اومدم برم تو نما دیدم نت نداریم-___- دقیقا همون لحظه بارون گرفت نت گوشی هم قطع شد-____- باز شانس آوردم چند قسمت دان کرده بودم نشستم دیدم. حالا مامانم گیر سه فاز داده پاشو بیا تو حیاطXD بعد اصن یه قسمت سرنوشت ساز بود نمیشد گذاشت زمین کهXD تهشم موفق نشد بیارتم تو حیاطXDفرداش خالم برگشت تهران منم چسبیده بودم بهش که منم ببرXD گفت داییت میاد تنها نمیمونی. حالا دایی منم فوضووول اصن یه وضعی یعنی تا جایی که من هیستوری گوگلمو پاک کردم که یه وقت گوشیم افتاد دستش دستم رو نشهXDحالا بماند که رمز گوشیمم بلد نیستXD ولی خب کار از محکم کاری عیب نمیکنه. حالا منم از دیشب که داییم اومد هی میپیچم به پر و پاش که نت بگییییر تهشم به بهونه مدبر راضیش کردمXD حالا مدبر چیه؟ سایت دانش آموزی مدرسه ماست که برنامه هفتگی تابستون و سال تحصیلی و نمره ها و تکلیف ها و کارنامه های هفتگی و کارنامه داخلی سه و همه اعلان ها اونجا گذاشته میشه. من یه مدت به بهونه مدبر با کامپیوتر میومدم نما و میهنXD