در حال بارگذاری ویدیو ...

عشق بی کلام-قسمت14

۰ نظر
گزارش تخلف
{^*_*^}exo{^*_*^} kim ღ woo  ღbin {^*_*^}exo{^*_*^}
{^*_*^}exo{^*_*^} kim ღ woo ღbin {^*_*^}exo{^*_*^}

گیج نگاش کردم که در باز شد
اکسوووو....وااااااااای خدا ...اکسووووووووو؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
شرط میبندم هرکدوممون تو هوا برا خودمون ول میگشتیم
بکهیون داشت لبخند دختر کش می زد پارمیدا مرد...آخی پابک غش کرد...نه فکر کنم خشکش زد
واااای لولوی جیگرررر هیوا الان سینه قبرستونه مطمئنم
نگای شیومین کن خدا ببین موهاش چجوریه واااای الانه که تارا بیوفته رو دستمون
چانیول که دیگه نباید درموردش حرف زد دی او هم همینطورچون مطمئنم بیتا و آوا دارن سر قبرشون حلوا پخش می کنن
ناراحت شدم آخه سهون نی
امیدم فقط به همون راننده بود که یک دفعه کلاه گیسو برداشت
چشمام چهار تا شد....
عینک رو برداشت
وای خدا قلبم....
ودر آخر ماسک
هیییییییین خودشه...
هر 12 تامون کپ کرده بودیم
من دیگه داشتم آب میشدم ...منو بکش خدا ببین چه حرفایی زدم بهش
سهون با خنده-بفرمایید بشینید
من- شمــ...ـمــا ها
بیتا-خواب میبینم؟؟
آوا- مگه اون چیزی که من میبینم شما هم میبینید؟؟
بکیهون- می خواید تا آخر مهمونی همونجا بایستید؟؟
جانم؟؟مهمونی؟؟؟مهمونی با اکسو.؟؟؟حتی تو خوابم هم نمیدیدم ....نشستیم ای خاک عالم چرا منو نشوندن پیش سهون؟؟؟
دی او- خب چ خبر؟؟حالتون خوبه؟
پارمیدا-خوبیم به لطف شما
بکهیون-بقیه ی ما توکره هستن و نیومدن ... ولی اونا هم خیلی مشتاقن شما رو از نزدیک ببینن
چانیول- بزار حدس بزن تو تارایی درست نمیگم؟
تارا- بله خودمم
چانیول- شنیدم ماهرتت تو گیتار و پیانو خیلیه درسته؟
تارا- درسته
چانیول-چه خوب مثل من
جو خیلی مزخرفی بینمون بود فقط سکوت
چقدر دلم می خواست باهاشون راحت حرف بزنم ولی آخه با گندایی که زدم اصلا روم نمی شد
دی او- هی چرا ساکتین؟؟؟راحت باشین...
ای دی او قربونت برم من که تو چقدر ماهی
من- شما چجوری مارو پیدا کردین؟
دی او- به لطف سهون جان
تو دلم زار میزدم که چرا بهش اینقدر بد گفتم...حالا دیگه نمی تونم نگاشم کنم
مهناز- شما هم اگ جای ما بودید هنگ میکردید
شیومین- خخخخ پس راسته که میگن سرپرست گروه خیلی زرنگه
کپاثط می خواست خنگیمو به رخم بکشه....ولی اونقدرا هم خنگ نبودم توی اجرا کمی شک کردم
من- می دونم منظورت چیه ولی در اون حد هم خنگ نبودم کمی شک کردم که اوه سهونه
سهون –آره جون خودت ...اگه شک کردی پس چرا بهم ...
سریع دستم و جلو دهنش گرفتم و خنده ی کاملا مصنوعی و ضایع تحویل همه اشون دادم
..........

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

عشق بی کلام-قسمت14

۴ لایک
۰ نظر

گیج نگاش کردم که در باز شد
اکسوووو....وااااااااای خدا ...اکسووووووووو؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
شرط میبندم هرکدوممون تو هوا برا خودمون ول میگشتیم
بکهیون داشت لبخند دختر کش می زد پارمیدا مرد...آخی پابک غش کرد...نه فکر کنم خشکش زد
واااای لولوی جیگرررر هیوا الان سینه قبرستونه مطمئنم
نگای شیومین کن خدا ببین موهاش چجوریه واااای الانه که تارا بیوفته رو دستمون
چانیول که دیگه نباید درموردش حرف زد دی او هم همینطورچون مطمئنم بیتا و آوا دارن سر قبرشون حلوا پخش می کنن
ناراحت شدم آخه سهون نی
امیدم فقط به همون راننده بود که یک دفعه کلاه گیسو برداشت
چشمام چهار تا شد....
عینک رو برداشت
وای خدا قلبم....
ودر آخر ماسک
هیییییییین خودشه...
هر 12 تامون کپ کرده بودیم
من دیگه داشتم آب میشدم ...منو بکش خدا ببین چه حرفایی زدم بهش
سهون با خنده-بفرمایید بشینید
من- شمــ...ـمــا ها
بیتا-خواب میبینم؟؟
آوا- مگه اون چیزی که من میبینم شما هم میبینید؟؟
بکیهون- می خواید تا آخر مهمونی همونجا بایستید؟؟
جانم؟؟مهمونی؟؟؟مهمونی با اکسو.؟؟؟حتی تو خوابم هم نمیدیدم ....نشستیم ای خاک عالم چرا منو نشوندن پیش سهون؟؟؟
دی او- خب چ خبر؟؟حالتون خوبه؟
پارمیدا-خوبیم به لطف شما
بکهیون-بقیه ی ما توکره هستن و نیومدن ... ولی اونا هم خیلی مشتاقن شما رو از نزدیک ببینن
چانیول- بزار حدس بزن تو تارایی درست نمیگم؟
تارا- بله خودمم
چانیول- شنیدم ماهرتت تو گیتار و پیانو خیلیه درسته؟
تارا- درسته
چانیول-چه خوب مثل من
جو خیلی مزخرفی بینمون بود فقط سکوت
چقدر دلم می خواست باهاشون راحت حرف بزنم ولی آخه با گندایی که زدم اصلا روم نمی شد
دی او- هی چرا ساکتین؟؟؟راحت باشین...
ای دی او قربونت برم من که تو چقدر ماهی
من- شما چجوری مارو پیدا کردین؟
دی او- به لطف سهون جان
تو دلم زار میزدم که چرا بهش اینقدر بد گفتم...حالا دیگه نمی تونم نگاشم کنم
مهناز- شما هم اگ جای ما بودید هنگ میکردید
شیومین- خخخخ پس راسته که میگن سرپرست گروه خیلی زرنگه
کپاثط می خواست خنگیمو به رخم بکشه....ولی اونقدرا هم خنگ نبودم توی اجرا کمی شک کردم
من- می دونم منظورت چیه ولی در اون حد هم خنگ نبودم کمی شک کردم که اوه سهونه
سهون –آره جون خودت ...اگه شک کردی پس چرا بهم ...
سریع دستم و جلو دهنش گرفتم و خنده ی کاملا مصنوعی و ضایع تحویل همه اشون دادم
..........