در کپشن
#اربابـ_منـ
#part_1
+هستی ذلیل مرده کجایی بیا اینجا هنوز آشپزخونه مونده
_چشم الان میام
دوباره غرغر کردنای طلعت خانوم شروع شد آخه پدر من چی تو این دیدی که با این ازدواج کردی مادر منو دق دادی بس نبود اینم میخوای آسمونی کنی؟؟ با اینکه دل خوشی از این طلعت خانوم ندارم ولی بازم حقش نیس با قمار بازی بابام دق مرگ بشه
با به یاد آوردن خاطره مامانم دلم پر خون شد دلم میخواست بشینم زار بزنم ولی نمیتونستم باید آشپزخونه رو هم تمیز میکردم وگرنه طلعت خانوم و پسرش احمد منو پا.رم میکردن
~~~
بعد از اینکه تمیز کردن آشپزخونه و نگاه های هیز احمد تموم شد بابا اومد خونه این دفعه ام عصاب نداشت و با همه دعوا داشت ولی با من یکم بهتر برخورد میکرد
_سلام بابا خسته نباشی
+سلام طلعت کو؟
_نمیدونم کاری نداری با من بابا؟
+وایسا طلعت بیاد کارتون دارم
استرس گرفته بودم یعنی چیکارمون داشت
نظرات (۱)