استاد فاکر پارت ۲

۲۲ نظر گزارش تخلف
فیک وانشات
فیک وانشات

سلامی دوباره اگه زیاد لایک بخوره تند تند میزارم
ی دفعه منفجر شدم از خنده کل بچه ها ی کلاس تعجب کرده بودن اخه خیلی نمیخندیدم ولی خودم هم دلیل اینکه این جوری دارم میخندم ر و نمی دونستم اون پسر دوتا سرفه الکی کرد که به خودم اومدم.
پسر گفت سلام بچه ها من استاد جدیدم اسم
جئون جونگ کوک لطفا خودتون رو معرفی کنید
از دید کوکی
بعد این که خودمو معرفی کردم نشستم تا بچه ها خودشون رو معرفی کنن
دونه دونه خودشون رو معرفی کردن اون دختر که اول کلاس مث دیوونه ها می‌خندید هم خودشو معرفی کرد
ی حسی بهش داشتم باحال بود
گفتم خب بچه ها کتاب ریاضی صفحه...رو بازکنید
یک ساعت بعد
کوک گفت خب بچه ها فردا رو دوباره باهاتون کار میکنم پس فردا امتحان خدافظی کردم از کلاس اومدم بیرون
از دید ا /ت
اوففف خدااا از ریاضی متنفرم اخه چرا باید امتحان ریاضی داشته باشیم اه
یک ربع بعد
دوباره رفتیم سر کلاس این دفعه زبان بود ایش
نشستیم درس داد آخر کلاس گفت نمره های امتحانو مینی بخش کنه جواب امتحانمو گرفتم۱۵ شده بودم مگه ۱۷ تا رو درست جواب نداده بودم رفتم دفتر معلم ها
گفتم استاد کیم
گفت بله
گفتم نگاه کنید شما دو نمره از من کم کردید گفت بله چون ...... حالا خودتون دلیل بیارید
گفتم ولی من این ترم رو میوفتم چرا اینکارو کردید؟
من مگه نمره کلاسی نداشتم........همین جوری که داشتم غر میزدم ی دفعه اون استاد جدید خندید منم حرسم گرفت پامو کوبیدم رفتم بیرون که وایتای سالن بودم کسی نبود ....که محکم خوردم تو دیوار.....?¿

نظرات (۲۲)

Loading...

توضیحات

استاد فاکر پارت ۲

۲۲ لایک
۲۲ نظر

سلامی دوباره اگه زیاد لایک بخوره تند تند میزارم
ی دفعه منفجر شدم از خنده کل بچه ها ی کلاس تعجب کرده بودن اخه خیلی نمیخندیدم ولی خودم هم دلیل اینکه این جوری دارم میخندم ر و نمی دونستم اون پسر دوتا سرفه الکی کرد که به خودم اومدم.
پسر گفت سلام بچه ها من استاد جدیدم اسم
جئون جونگ کوک لطفا خودتون رو معرفی کنید
از دید کوکی
بعد این که خودمو معرفی کردم نشستم تا بچه ها خودشون رو معرفی کنن
دونه دونه خودشون رو معرفی کردن اون دختر که اول کلاس مث دیوونه ها می‌خندید هم خودشو معرفی کرد
ی حسی بهش داشتم باحال بود
گفتم خب بچه ها کتاب ریاضی صفحه...رو بازکنید
یک ساعت بعد
کوک گفت خب بچه ها فردا رو دوباره باهاتون کار میکنم پس فردا امتحان خدافظی کردم از کلاس اومدم بیرون
از دید ا /ت
اوففف خدااا از ریاضی متنفرم اخه چرا باید امتحان ریاضی داشته باشیم اه
یک ربع بعد
دوباره رفتیم سر کلاس این دفعه زبان بود ایش
نشستیم درس داد آخر کلاس گفت نمره های امتحانو مینی بخش کنه جواب امتحانمو گرفتم۱۵ شده بودم مگه ۱۷ تا رو درست جواب نداده بودم رفتم دفتر معلم ها
گفتم استاد کیم
گفت بله
گفتم نگاه کنید شما دو نمره از من کم کردید گفت بله چون ...... حالا خودتون دلیل بیارید
گفتم ولی من این ترم رو میوفتم چرا اینکارو کردید؟
من مگه نمره کلاسی نداشتم........همین جوری که داشتم غر میزدم ی دفعه اون استاد جدید خندید منم حرسم گرفت پامو کوبیدم رفتم بیرون که وایتای سالن بودم کسی نبود ....که محکم خوردم تو دیوار.....?¿