از کناره جاده افتادم، مثل همه افراد دیگه

از تو متنفرم، از تو متنفرم، از تو متنفرم

ولی فقط داشتم سربه سر خودم می ذاشتم

تک تک لحظاتمون رو، شروع به بازسازی کردم

چون حالا که رفتن

تموم چیزی که می شنوم کلماتی هستش که می بایستی می گفتم

وقتی زیر سطح صدمه می بینی

مثل جریان سرد آب های آشفته

خب، زمان می تونه زخم ها رو التیام ببخشه ولی نه این یکی رو

پس، قبل از اینکه بری

آیا چیزی بود که می تونستم بگم

تا ضربان قلبت رو بهبود ببخشه؟

اگه فقط می دونستم که تو طوفان آب و هوا هستی

پس، قبل از اینکه بری

آیا چیزی بود که می تونستم بگم

تا جلوی این همه درد رو بگیره؟

منو می کشه اینکه ذهنت چقدر می تونه باعث بشه احساس بی ارزشی کنی

پس، قبل از اینکه بری

وقت مناسبی نبود، هروقت که تماس می گرفتی

کم کم رفت تا که چیزی ازش باقی نموند

تک تک لحظاتمون رو، شروع به بازپخش کردم

اما تمام چیزی که می تونم دربارش فکر کنم دیدن اون حالت روی چهرته

وقتی زیر سطح صدمه می بینی

مثل جریان سرد آب های آشفته

خب، زمان می تونه زخم ها رو التیام ببخشه ولی نه این یکی رو

پس، قبل از اینکه بری

آیا چیزی بود که می تونستم بگم

تا ضربان قلبت رو بهبود ببخشه؟

اگه فقط می دونستم که تو طوفان آب و هوا هستی

پس، قبل از اینکه بری

آیا چیزی بود که می تونستم بگم

تا جلوی این همه درد رو بگیره؟

منو می کشه اینکه ذهنت چقدر می تونه باعث بشه احساس بی ارزشی کنی

پس، قبل از اینکه بری


آیا تا به حال بهتر خواهیم بود؟

اگر بزارم که دیوارام بیان پایین

شاید هیچوقت نفهمیم

تو می دونی، تو می دونی

قبل از اینکه بری

آیا چیزی بود که می تونستم بگم

تا ضربان قلبت رو بهبود ببخشه؟

اگه فقط می دونستم که تو طوفان آب و هوا هستی

پس، قبل از اینکه بری

آیا چیزی بود که می تونستم بگم

تا جلوی این همه درد رو بگیره؟

منو می کشه اینکه ذهنت چقدر میتونه باعث بشه احساس بی ارزشی کنی

پس، قبل از اینکه بری