در حال بارگذاری ویدیو ...

میتیلز قسمت 57

۲ نظر گزارش تخلف
Armita-m
Armita-m

یوکی: من یه نظری دارم
نامیکو: یه عقل کل دیگه ام پیداش شد
یوکی: خفه
نامیکو:نه بابا ترسیدم
یوکی: اینطوریاست هان؟
نامیکو: اره مشکل داری؟
یوکی: اره مشکل دارم
نامیکو: پس بیا مشکلاتمون رو حلللللل کنیم
نیکولاس: کله خرا الان وقتش نیست
نامیکو و یوکی با هم داد زدن: با من بودی؟
نیکولاس: نه بابا با رینو و بورتون بودم
رینو: چی؟با من نبود
بورتون: با شما دوتا بود
و اینگونه نیکولاس محو شد
جک: فکر کنم بدونم یوکی چی میخواست بگه
لوکاس: اگه بگی که خوبه
جک: شیطان برفی یه نقطه ضعف داره…
رینو: از فضولی مردیم بگو دیگه
جک: ایییییی وایستید دیگه
سلتی: باور کن اینا صبر ندارن
جک: واقعا
کلاد مثل جن پشت سر سلتی ظاهر شد: نفهمیدم نفهمیدم کی به کی میگه موافقم؟
رینو: یا خدا دورش هاله سیاهه
سلتی: دلم خواستتتتتتت
کلاد: اِ… که دلت خواست… این رگای غیرت من همش میاد بالا
سلتی: گمشو با اون غیرتت
کلاد:من تورا کشت پخت خورد
سلتی: منم تورا کشت و غذای سگ کرد
بورتون: باور کنید دارم به این نتیجه میرسم خواهر برادرا اصلا به هم نمیسازن
لوکاس:هه توام با سارادورا همش دعوا میکردین
بورتون: نه بابا ما خوب بودیم اینا هیولان
رینو: والا
سلتی:دقت کردین نوربرن نیست؟
…: نگرانم شدی؟
دنیل و نوربرن هم بهشون رسیدن
دنیل: ای سرم چقدر حرف زد
نوربرن: توام گوش نمیکردی اگه سلتی بود به حرفام گوش میکرد دفعه بعد با سلتی…
لوکاس و یوکی و کلاد همزمان گفتن: غلط کردی!
رینو: راست میگه غل…
لوکاس و کلاد و یوکی: توام غلط کردی
جک: بجای اینکارا دنبال درخت صنوبر بگردین
سلتی: برای چی؟
یوکی:برای اینکه هرجا درخت صنوبر باشه شیطان برفی میره اونجا
سلتی: پس بریم دنبالش بگردیم
کلاد: نخیر شما اینجا میمونی
سلتی: من میاااام
کلاد: غلط کردی
سلتی: مثل اینکه تو خیلی دلت کتک میخواد
کلاد: الفرار
سلتی: وایستا اگه جرات داری وایستا
کلاد ناپدید شد
یوکی: بریم دنبال درخت صنوبر
همه به جز الکس( دنیرا) و رینو رفتن دنبال درخت صنوبر

نظرات (۲)

Loading...

توضیحات

میتیلز قسمت 57

۹ لایک
۲ نظر

یوکی: من یه نظری دارم
نامیکو: یه عقل کل دیگه ام پیداش شد
یوکی: خفه
نامیکو:نه بابا ترسیدم
یوکی: اینطوریاست هان؟
نامیکو: اره مشکل داری؟
یوکی: اره مشکل دارم
نامیکو: پس بیا مشکلاتمون رو حلللللل کنیم
نیکولاس: کله خرا الان وقتش نیست
نامیکو و یوکی با هم داد زدن: با من بودی؟
نیکولاس: نه بابا با رینو و بورتون بودم
رینو: چی؟با من نبود
بورتون: با شما دوتا بود
و اینگونه نیکولاس محو شد
جک: فکر کنم بدونم یوکی چی میخواست بگه
لوکاس: اگه بگی که خوبه
جک: شیطان برفی یه نقطه ضعف داره…
رینو: از فضولی مردیم بگو دیگه
جک: ایییییی وایستید دیگه
سلتی: باور کن اینا صبر ندارن
جک: واقعا
کلاد مثل جن پشت سر سلتی ظاهر شد: نفهمیدم نفهمیدم کی به کی میگه موافقم؟
رینو: یا خدا دورش هاله سیاهه
سلتی: دلم خواستتتتتتت
کلاد: اِ… که دلت خواست… این رگای غیرت من همش میاد بالا
سلتی: گمشو با اون غیرتت
کلاد:من تورا کشت پخت خورد
سلتی: منم تورا کشت و غذای سگ کرد
بورتون: باور کنید دارم به این نتیجه میرسم خواهر برادرا اصلا به هم نمیسازن
لوکاس:هه توام با سارادورا همش دعوا میکردین
بورتون: نه بابا ما خوب بودیم اینا هیولان
رینو: والا
سلتی:دقت کردین نوربرن نیست؟
…: نگرانم شدی؟
دنیل و نوربرن هم بهشون رسیدن
دنیل: ای سرم چقدر حرف زد
نوربرن: توام گوش نمیکردی اگه سلتی بود به حرفام گوش میکرد دفعه بعد با سلتی…
لوکاس و یوکی و کلاد همزمان گفتن: غلط کردی!
رینو: راست میگه غل…
لوکاس و کلاد و یوکی: توام غلط کردی
جک: بجای اینکارا دنبال درخت صنوبر بگردین
سلتی: برای چی؟
یوکی:برای اینکه هرجا درخت صنوبر باشه شیطان برفی میره اونجا
سلتی: پس بریم دنبالش بگردیم
کلاد: نخیر شما اینجا میمونی
سلتی: من میاااام
کلاد: غلط کردی
سلتی: مثل اینکه تو خیلی دلت کتک میخواد
کلاد: الفرار
سلتی: وایستا اگه جرات داری وایستا
کلاد ناپدید شد
یوکی: بریم دنبال درخت صنوبر
همه به جز الکس( دنیرا) و رینو رفتن دنبال درخت صنوبر