در حال بارگذاری ویدیو ...

رمان انیمه‌ای تنفس طوفان/ typhoon breath_پارت۶۴:

۹ نظر گزارش تخلف
♦aDeRyAn♦
♦aDeRyAn♦

از غار رفتم بیرون به امید دین دکل..نچ،هیچگونه شبه دکل نمایان نیس چه برسه به خود دکل!
سرخود برا خودم راه افتادم یه وری رفتم تا بلکه فرجی بشه دکل ببینم...اینور برو اونور برو آفتاب هم که توو فرق کلم میتابه !شمال،جنوب،شرق،غرب، چپ،راست، صدبار، بالا تا پایینو چک کردم چقد خوبه ابعاد.
جان._.؟بیا! مغزم ذوب شده زیر این آفتاب دارم شر و ور میگم! خلاصه که همه جا رو زیر و رو کردم ولی دکلی ندیدم که ندیدم!این آفتاب هم که ماشالا تا تو مولکول های سلول های خاکستری مغزت،جوری نفوذ میکنه که سلولهای خاکستری مایل به قهوه‌ای لجنی میشن!تا جووون آدم زو میسوزونه،نه به اون سیل چن ساعت پیش نه به آفتاب نکبت!آقای اینو(مسئول اقامتگاه)گفته بود اوضاع آب و هوا من حیص المجموع داغونه!حالا انگا الاغ تو گل گیر کردیم.
همینجور داشتم به بدبختیامون فک میکردم که ناگهان..دقت کنید،ناگهان دستی روی شونه‌ام نشست و جای شما خالی،اونجا هم که کسی نبود،بچه‌ها هم تو غار بودن،پس دست کی میتونه باشه؟
عافرین درست حدس زدین! دست جن!
عین فنر از جا پریدم و چنان جیغ فرابنفشی کشیدم که جنه کل هیکلشو انداخت روم جلو دهنمو گرفت تا خفه شم! ماشالا نمدونستم جن ها اینقد زور دارن!همینجور تقلا میکردم خودمو از دستای جنه آزاد کنم که یهو جناب جن به حرف اومد-بسته چقد جیغ‌جیغ میکنی!
عه؟مگه جن هم حرف میزنه؟ اصن...چرا صدای جنه اینقد آشناس؟
دست از تقلا برداشتم و طی یک حرکت انتحاری به خودم جرئت دادم تو صورت جنه نگا کنم..
البته نه یهویی که ریزش پشم بگیرم!گاماس گاماس!
خب اول از پاهاش شروع کنیم..اوو چه کفشایی!پیداس گرونه ولی شیکه!البته کمی داغون شده که نشون میده قدیمیه یا خیلی ازش استفاده کردن.جالبه ها من شنیده بودم جن ها سم دارن._.
خب حالا بریم بالاتر..شلوار شیک ورزشی..بالاتر، گرمکن ست با شلوارش که دور کمرش بسته بود(خودمونیما.چه جن با سلیقه و خانومی._.) بالاتر،یه تی‌شرت وزرشی آستین کوتاه که همون آستین کوتاهش هم زده‌بود بالا،عین رکابی!اوفف بازو هاشو! عی خاک او سرت آدرین!هیز! عی بابا عجب وجدان منحرفی دارما!به چشم برادری میگم خب!
وجدان:عاره جون دوس دختر شین!( مترجم:دوس دختر شین بدبخ این وسط چیکارس._.؟)
+به جون خودم نباشه به جون تو وجدان جون این آقا جنه عین آتوبه میمونه برام!
وجدان:باش تو بگو.منم باور کردم!
+اه اصن گوه خوریش ب تو نیمده!من خرم که با توی الاغ بحث میکنم! بریم ادامه...

نظرات (۹)

Loading...

توضیحات

رمان انیمه‌ای تنفس طوفان/ typhoon breath_پارت۶۴:

۷ لایک
۹ نظر

از غار رفتم بیرون به امید دین دکل..نچ،هیچگونه شبه دکل نمایان نیس چه برسه به خود دکل!
سرخود برا خودم راه افتادم یه وری رفتم تا بلکه فرجی بشه دکل ببینم...اینور برو اونور برو آفتاب هم که توو فرق کلم میتابه !شمال،جنوب،شرق،غرب، چپ،راست، صدبار، بالا تا پایینو چک کردم چقد خوبه ابعاد.
جان._.؟بیا! مغزم ذوب شده زیر این آفتاب دارم شر و ور میگم! خلاصه که همه جا رو زیر و رو کردم ولی دکلی ندیدم که ندیدم!این آفتاب هم که ماشالا تا تو مولکول های سلول های خاکستری مغزت،جوری نفوذ میکنه که سلولهای خاکستری مایل به قهوه‌ای لجنی میشن!تا جووون آدم زو میسوزونه،نه به اون سیل چن ساعت پیش نه به آفتاب نکبت!آقای اینو(مسئول اقامتگاه)گفته بود اوضاع آب و هوا من حیص المجموع داغونه!حالا انگا الاغ تو گل گیر کردیم.
همینجور داشتم به بدبختیامون فک میکردم که ناگهان..دقت کنید،ناگهان دستی روی شونه‌ام نشست و جای شما خالی،اونجا هم که کسی نبود،بچه‌ها هم تو غار بودن،پس دست کی میتونه باشه؟
عافرین درست حدس زدین! دست جن!
عین فنر از جا پریدم و چنان جیغ فرابنفشی کشیدم که جنه کل هیکلشو انداخت روم جلو دهنمو گرفت تا خفه شم! ماشالا نمدونستم جن ها اینقد زور دارن!همینجور تقلا میکردم خودمو از دستای جنه آزاد کنم که یهو جناب جن به حرف اومد-بسته چقد جیغ‌جیغ میکنی!
عه؟مگه جن هم حرف میزنه؟ اصن...چرا صدای جنه اینقد آشناس؟
دست از تقلا برداشتم و طی یک حرکت انتحاری به خودم جرئت دادم تو صورت جنه نگا کنم..
البته نه یهویی که ریزش پشم بگیرم!گاماس گاماس!
خب اول از پاهاش شروع کنیم..اوو چه کفشایی!پیداس گرونه ولی شیکه!البته کمی داغون شده که نشون میده قدیمیه یا خیلی ازش استفاده کردن.جالبه ها من شنیده بودم جن ها سم دارن._.
خب حالا بریم بالاتر..شلوار شیک ورزشی..بالاتر، گرمکن ست با شلوارش که دور کمرش بسته بود(خودمونیما.چه جن با سلیقه و خانومی._.) بالاتر،یه تی‌شرت وزرشی آستین کوتاه که همون آستین کوتاهش هم زده‌بود بالا،عین رکابی!اوفف بازو هاشو! عی خاک او سرت آدرین!هیز! عی بابا عجب وجدان منحرفی دارما!به چشم برادری میگم خب!
وجدان:عاره جون دوس دختر شین!( مترجم:دوس دختر شین بدبخ این وسط چیکارس._.؟)
+به جون خودم نباشه به جون تو وجدان جون این آقا جنه عین آتوبه میمونه برام!
وجدان:باش تو بگو.منم باور کردم!
+اه اصن گوه خوریش ب تو نیمده!من خرم که با توی الاغ بحث میکنم! بریم ادامه...